سفر هبت‌الله به کابل؛ تغییرات حکومتی چه پیامی دارد؟-ایراف

ذبیح الله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست افغانستان روز سه شنبه در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس خود از تغییرات اداری شماری از مقامات حکومت سرپرست خبر داد.

براساس گزارش ذبیح الله مجاهد، مولوی نورجلال، معاون اداری وزارت کشور به عنوان سرپرست وزارت بهداشت انتخاب شد. همچنین، رحمت‌الله نجیب، معاون اداره اطلاعات به معاونت اداری وزارت کشور، عبدالاحد فضلی، والی سمنگان به عنوان والی فاریاب تغییر مقام دادند.

محمد شعیب رسالت؛ والی پیشین فاریاب به عنوان والی سمنگان و حیات‌الله مبارک، معاون قبلی ولایت قندهار نیز به عنوان فرماندار شهرستان گرشک هلمند انتخاب شدند.

همچنین، محمد صادق انقلابی، فرماندار قبلی شهرستان گرشک هلمند به عنوان معاون ولایت قندهار تعیین شد. این درحالی است که ذبیح الله مجاهد درمورد وضعیت قلندر عباد، سرپرست وزارت بهداشت طالبان که از این مقام کنار گذاشته شد، چیزی نگفته است.

پیش از این نیز در جریان دو و نیم سال اخیر ملاهبت الله تغییراتی در کابینه طالبان ایجاد کرده بود. گفتنی است که باتوجه به سفر ناگهانی هبت الله آخوندزاده به کابل و درنظرگرفتن این مسئله که او به ندرت از پایگاه خود خارج می شود، انتظار می رفت که تغییراتی در حکومت سرپرست افغانستان به وجود بیاید.

نگاهی به جایگاه قندهار در اداره افغانستان

در این میان گفتنی است که سابقه تاریخی حکومت داری طالبان نشان داده که قندهار همواره کانون ثقل تصمیم گیری بوده است. اکنون نیز تحلیل‌گران و ناظران بین المللی در مورد افغانستان بر این باور هستند که مرکز اصلی تصمیم‌گیری نه کابل بلکه قندهار است. یعنی آنچه قندهار تصمیم بگیرد بر کابل واجب است که اجرایی کند. به عبارت دیگر، به گفته کارشناسان کابل صحنه گردان دستورها و فرامین قندهار است.

در همین راستا، رهبری طالبان در جریان سه سال گذشته به دنبال ایجاد هماهنگی و همسویی بین کابل و قندهار بوده است. به عبارت دیگر، رهبر طالبان در این مدت از قندهار، سیاست یکدست سازی در نحوه اداره کشور را اتخاذ کرده است. این درحالی است که هرازگاهی گزارش هایی مبنی بر وجود اختلاف بین جناح های مختلف طالبان به ویژه شبکه حقانی و جناح تحت رهبری ملاهبت‌الله به نشر می رسد.

همچنین در این مدت اختلاف دیدگاه هایی از سوی خود اعضای طالبان مطرح شده است که ایده وجود اختلافات را تقویت می کند. چنانچه که سراج الدین حقانی، در اواخر سال 1401 در جریان یک سخنرانی در ولایت خوست مطرح کرده بود که انحصار قدرت و تحمیل دیدگاه به نفع طالبان نیست.

این اظهارات درحالی مطرح شده بود که با گذشت زمان تحلیلگران از تشدید این اختلافات صحبت کردند. امری که شاید بی ارتباط با سفر اخیر آخوندزاده به کابل نباشد. به طوری که یکی از افراد نزدیک به طالبان در حساب رسمی ایکس خود نوشته بود که رهبر طالبان به کابل سفر کرده و همراه با سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت کشور در نشستی با حضور همه والی‌ها و فرماندهان پولیس استان‌های تمام کشور حضور یافته است. حضوری که شاید این پیام را میخواست مخابره کندکه اختلافات داخلی بین شبکه حقانی و جناح تحت رهبری رهبر طالبان وجود ندارد.

بنابراین، می توان این احتمال را داد که سفر اخیر رهبر طالبان به پایتخت شاید به دلیل ایجاد یک هماهنگی و همسویی بین دستورات قندهار و پیاده سازی این فرامین توسط طالبان کابل باشد. اما باید گفت که  هدف این سفر قندهار تنها به ایجاد هماهنگی بین قندهاریان و کابل نشینان خلاصه نمی‌شود. به نظر آنچه پای ملاهبت‌الله را به کابل کشاند، بعد دیگری نیز داشته باشد.

توجه به امنیت در دستور کار سفر به کابل

ماه گذشته ولایت بدخشان در شمال افغانستان شاهد موجی از درگیری بین مردم محلی و نیروهای طالبان بود.

به گفته منابع محلی به رسانه‌های افغانستان دلیل این درگیری برخوردهای قومی و تبعیض آمیز طالبان بوده اما مقامات حکومت سرپرست علت این اعتراضات را ممانعت مردم این ولایت در برابر تخریب زمین‌های کشت خشخاش عنوان کردند.

با این حال، تداوم و گسترش این درگیری پای مقام‌های نهادی امنیتی طالبان را به بدخشان کشاند.

متعاقب آن سخنگوی وزارت کشور طالبان عنوان کرد که این حادثه به صورت مسالمت‌آمیز به پایان رسیده است. اما آنچه قابل توجه بود این امر است که این تنش‌ها زنگ خطر را برای طالبان به صدا درآورد. چرا که درگیری در ولایتی با موقعیت مهم جغرافیایی و خواستگاه قومی تاجیک رخ داده است. منطقه‌ای که به دلیل تفاوت قومی با طالبان و موقعیت ژئوپلتیکی ظرفیت تبدیل شدن به کانون شورش علیه این گروه را دارد.

حادثه بدخشان نخستین تجربه طالبان از زمان بازگشت مجدد به قدرت از سلسله اعتراضات ضدطالبانی نیست. در سال 2022 نیز فاریاب نیز گواه رویداد این چنینی بود.

به طوری که پس از بازداشت مخدوم عالم ربانی فرمانده ازبیک تبار طالبان، اعتراضات گسترده ای علیه طالبان در ولایتی که این گروه نفوذ پررنگی در آن نداشت، رخ داد. اما حادثه بدخشان این هشدار را به حکومت سرپرست داد که توجه به ولایت‌هایی با شرایط خاص باید بیشتر شود. چراکه در حادثه بدخشان هم دیدیدم که چگونه گروه‌هایی از خارج سریعاً در مخالفت با طالبان اعلام حمایت کردند.

از طرف دیگر، قندهار از آغاز سال خورشیدی تاکنون شاهد دو حمله انتحاری با مسئولیت داعش بود که منجر به آن شد که هبت الله آخوندزاده دستور بررسی حضور داعش در قندهار را صادر کند.

صدور فرمان‌های حکومتی، ابزار مدیریتی

نگاهی به سابقه مدیریتی هبت الله آخوندزاده نشان از آن دارد که او بیشتر از طریق صدور فرمان و یا هم عزل و نصب های حکومتی مدیریت طالبان را هدایت می کند.

هبت الله آخوندزاده در ماه مه 2016 به فرماندهی عالی طالبان رسید و اکنون رهبر این گروه و رئیس حکومت سرپرست است. در دهه 1980 او در مقاومت گروه های اسلامگرا علیه شوروی در افغانستان شرکت کرد اما او را به بیش از آنکه یک فرمانده نظامی بدانند، یک رهبر مذهبی می شناسند. به طوری که او در اواخر دهه 1990 به عنوان رئیس دادگاه شرعی انتخاب شده بود. پس از سقوط طالبان او نقشی فعال در احیای سازماندهای جهاد علیه آمریکا داشت.

اما انتخاب او به عنوان رهبر جدید طالبان پس از ملامنصور و بیعت زودهنگام ایمن الظواهری، رهبر القاعده با او و اعطای لقب امیرالمومنین به آخوندزاده کمک کرد تا اعتبار و قدرت خود را در بین مجاهدین طالبان تحکیم و تثبیت کند.

انتخاب هبت الله به عنوان رهبر طالبان به انسجام این گروه پس از مرگ ملاعمر، رهبر پیشین و بنیانگذار طالبان کمک کرد. او که رئیس یک دادگاه نظامی و شواری علمای مذهبی بود، پیشینه برجسته ای در امور نظامی نداشت اما مسئول صدور فتواهای طالبان برای توجیه عملیات های نظامی بود. کیش شخصیتی نافذ با تمرکز بر مسائل دینی و درقالب رهبرِ قدرتمند در سایه، با صدور فتواهایی که به خط مشیِ اساسی و اصولی این گروه تبدیل می شد، خود به نوعی به قدرت او کمک کرد.

به عبارت دقیق تر آنچه ملاهبت را در رسیدن به عالی ترین مقام حکومتی کمک کرد نه برتری در میدان جنگ بلکه توانایی دانش دینی او بود که منجر شد حلقه بزرگی از روحانیون را به خود جذب کرد. همچنین تجربه او در انتخاب فرماندهان، عزل و نصب ها  و سیستم اداری طالبان به او در بیشینه سازی قدرت در دوران جهاد کمک کرد. به طوری که در سال 2017 گزارش هایی وجود داشت مبنی بر اینکه او در تعیین مقامات طالبان در ولایت های مختلف افغانستان به عنوان فرماندهان نظامی و یا هم فرمانداران در سایه طالبان نقشی تعیین کننده داشته است.

این رویکرد برای تقویت و تحکیم قدرت با رسیدن به عالی ترین مقام طالبان تقویت شد. به طوری که از زمانی که کنترل مجدد قدرت توسط طالبان در سال 2021 تاکنون آنچه کشور را اداره می کند، فرمان ها و قوانین مکتوب، پیام های صوتی و عزل و نصب های اداری توسط ملاهبت الله است.  برهمین اساس باید گفت که اکنون نیز ملاهبت الله با استفاده از ابزارهای همیشگی خود چون عزل و نصب های اداری و صدورفتواها در پی آن است تا کشور را مدیریت کند.

سفر به کابل و پیام‌های آن

درنهایت باید گفت که این تغییرات که بیشتر آنها هم در نهادهای امنیتی و یا هم ولایت مهم چون هلمند یا حساس چون فاریاب(به دلیل ترکیب قومی غیرپشتون و یا هم سابقه مخالفت با طالبان در اوایل بازگشت دارد) رخ داده است به این جهت باشد که ثبات قدرت در افغانستان هنوزجای کار و برای تحکیم پایه های حکومت سرپرست تصمیم های گرفته شده از قندهار نقشی برجسته دارد.

به عبارت دیگر، شاید بتوان گفت که ملاهبت الله با سفر به کابل دو هدف را پیگری کرد نخست آنکه با این تغییرات ضمن رفع نگرانی‌ها از تهدیدات احتمالی که متوجه بقای نظام کنونی است، پایه‌های امنیت و ثبات نظامی که او در راس قرار دارد را محکم و از طرف دیگر، ضمن آنکه یادآوری شود که در سلسله مراتب نظام کنونی افغانستان حرف آخر را نفر اول می زند، دستورات خود که از قندهار ارسال می شود را نافذتر کند.

پیشنهاد می شود: ملا هبت‌الله آخوندزاده: انتقاد از من خلاف شرع است

لینک کوتاه: https://irafnews.com/?p=22564

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها