پنج‌شنبه 29 سنبله 1403 برابر با Thursday, 19 September , 2024

تازه‌ترین‌ها:

به گزارش ایراف، نشریه HIMAL در تحلیلی جدید به وضعیت افغانستان در سه سال گذشته و ناگزیری جهان برای تعامل با این گروه پرداخته است.

این مقاله با این مقدمه آغاز می‌شود که در سپتامبر 2023، حکومت سرپرست افغانستان مراسم مفصلی را برای استقبال از سفیر جدید چین در کابل برگزار کرد.

این نشان دهنده اشتیاق این کشور برای ایجاد رابطه‌ای نزدیکتر با چین بود، رابطه‌ای که ممکن است مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های بین‌المللی علیه دولت طالبان و انزوای آن از سوی سایر نقاط جهان را کاهش دهد. چهار ماه بعد، چین سفیر افغانستان را پذیرفت و تنها کشوری بود که از زمان به دست گرفتن قدرت توسط طالبان در اوت 2021 این کار را انجام داد. چین در میزبانی از یک سفیر، بیش از هر کشور دیگری از طالبان پس از به دست گرفتن قدرت استقبال کرد.

از زمان خروج ایالات متحده از افغانستان در سال 2021 که با سقوط دولت مورد حمایت غرب و بازگشت دوباره طالبان به قدرت پس از دو دهه اتفاق افتاد، جهان از اعطای اقتدار به این گروه بنیادگرا بر افغانستان یا پیشنهاد کرسی به آن خودداری کرده است. روی میز کشورهای جهان این از نگرانی‌های مشروع در مورد سیاست‌های محافظه کارانه طالبان، به ویژه در مورد حقوق زنان ناشی می‌شود؛ اما با گذشت سه سال از حکومت طالبان، به نظر می‌رسد این مسئله به آرامی در حال تغییر باشد. به عنوان مثال، روسیه در حال بررسی حذف طالبان از فهرست گروه‌های تروریستی تعیین‌شده خود است، اگرچه هنوز گامی رسمی در این راستا برداشته نشده است.

اگرچه قدرت‌های جهانی امیدوار بودند که عدم به رسمیت شناختن، و انگیزه عادی سازی روابط در صورت اصلاح روش‌های طالبان، کابل را مجبور به تعدیل رفتار خود و اتخاذ اقدام مناسب علیه سایر گروه‌های این چنینی در افغانستان کند، این استراتژی تاکنون شکست خورده است. انزوای افغانستان تنها به تکثیر گروه‌های شبه نظامی در قلمرو آن منجر شده است. طالبان نتوانسته یا نمی‌خواهد آنها را سرکوب کند، و این گروه‌ها به سرعت در حال گسترش هستند، حکومتی که از حمایت بین‌المللی کم یا بدون هیچ حمایتی برخوردار است و سه سال است تلاش می‌کند بر یک جمعیت فقیر و گرسنه حکومت کند. اکنون آنها نه تنها همسایگان افغانستان – پاکستان، ایران، چین و آسیای مرکزی از جمله روسیه – بلکه سایر نقاط جهان را نیز تهدید می‌کنند.

این رسانه در ادامه پیشنهاد می‌دهد که زمان آن فرارسیده است که جهان یک رویکرد جایگزین را برای افغانستان و طالبان در نظر بگیرد. این رویکرد باید شامل تعامل دیپلماتیک محدود و مشروط، و احتمالاً کمک های مالی و حتی نظامی، با هدف کنترل طالبان و وادار کردن آنها به سرکوب سایر گروه های رقیب باشد.

پاکستان، کشوری که در طول جنگ ۲۰ ساله ایالات متحده در افغانستان روابط عمیقی با طالبان داشت، پس از آگوست 2021 شاهد بدتر شدن روابطش با کابل بود. در دهه 1990، همه آنها از به رسمیت شناختن رژیم فعلی امتناع کرده‌اند. به طور همزمان، پاکستان اخراج صدها هزار افغان را که در قلمرو این کشور پناه گرفته‌اند به عنوان ابزار فشار در برابر طالبان اتخاذ کرده است. اسلام آباد این سیاست را با طرح این موضوع توجیه کرده است که گروه‌های شبه نظامی متعددی که پاکستان را مورد حمله قرار می دهند – از جمله تحریک طالبان پاکستان (TTP)، وابسته به طالبان افغانستان – در میان جمعیت پناهجویان پناه گرفته‌اند.

در گزارشی از شورای امنیت سازمان ملل متحد که در ماه جولای آمده است که افغانستان کنونی بهشتی برای گروه‌های شبه نظامی – از جمله داعش خراسان با شبکه‌ای متشکل از 6000 جنگجو و تحریک طالبان پاکستان با نزدیک به 6500 جنگنده- است. در این گزارش اشاره شده است که همکاری رو به رشد تحریک طالبان پاکستان با گروه‌هایی مانند القاعده که در چندین ولایت افغانستان حضور دارد، می‌تواند اولی را به یک “تهدید فرامنطقه ای” تبدیل کند.

پیشنهاد:   لاوروف: طالبان قدرت واقعی افغانستان هستند

در این گزارش همچنین آمده است که داعش خراسان به تدریج در تی تی پی و سایر گروه ها نفوذ می کند، استراتژی که به آن کمک می‌کند تا حضور خود را استتار کند و می تواند تی تی پی را به تهدیدی بسیار بزرگتر و مرگبارتر از آنچه در حال حاضر است تبدیل کند.

تی تی پی که در سال 2007 در پاکستان برای حمایت از طالبان در افغانستان تأسیس شد، همچنان با دولت کنونی طالبان روابط قوی دارد. در گذشته، ایدئولوژی مشترک دیوبندی مبنی بر مقاومت در برابر سلطه بیگانگان بود که این دو گروه را نزدیک نگه داشت.

براساس گزارش شورای امنیت، اکنون، دلیل اصلی همکاری، ضرورت طالبان برای جلوگیری از ایجاد یک اتحاد بیش از حد عمیق توسط تحریک طالبان پاکستان با داعش است. داعش که از ایدئولوژی فرقه‌ای متفاوتی حمایت می‌کند و هدف آن ایجاد خلافت اسلامی است، رژیم طالبان را غیراسلامی می‌داند. اگر کابل علیه تحریک طالبان پاکستان اقدام کند، می‌تواند انگیزه‌ای برای تحریک طالبان پاکستان برای یافتن متحدان جدید ایجاد کند – و اتحاد بین تحریک طالبان پاکستان و داعش می‌تواند یک دشمن بزرگ برای کابل ایجاد کند.

وضعیت نامطمئن کابل به دلیل مشکلات اقتصادی افغانستان بیشتر تضعیف شده است. گزارش بانک جهانی اخیراً حاکی از کاهش شدید 26 درصدی تولید ناخالص این کشور در دو سال گذشته است. بر اساس این گزارش، «عدم رشد تولید ناخالص داخلی همراه با کاهش راه های تأمین مالی خارجی برای مخارج خارج از بودجه، تصویری تاریک از چشم انداز اقتصادی کشور ترسیم می کند. پیش‌بینی می‌شود که کمبودهای ساختاری در بخش خصوصی و کاهش حمایت بین‌المللی برای خدمات ضروری مانع از هر گونه پیشرفت اقتصادی شود.. این رکود اقتصادی می‌تواند فقر و بیکاری را عمیق‌تر کند، انتظار می‌رود فرصت‌های شغلی کاهش یابد، ناامنی غذایی را تشدید کند و شکاف‌های اجتماعی را گسترش دهد.»

در ادامه آمده که طالبان کشوری را رهبری می‌کند که پایه‌های آن در حال لرزش است و توانایی آن را برای تحمیل یک گسست قاطع با گروه‌های شبه‌نظامی متحدی که به ضرر منافع آن تبدیل شده‌اند، فلج می‌کند. بدتر شدن وضعیت اقتصادی افغانستان به این معنی است که دولت منابع کافی برای اقدام نظامی قاطع علیه این گروه ها را ندارد. جهان، از جمله همسایگان افغانستان، نمی توانند منتظر بدتر شدن وضعیت باشند.

البته نگرانی‌های مشروع در مورد سرکوب‌گر بودن طالبان برای همکاری معنادار بین کابل و سایر نقاط جهان وجود دارد. با این حال، به‌طور فزاینده‌ای آشکار می‌شود که هیچ جایگزینی برای همکاری با طالبان به‌عنوان قدرت واقعی در کشور وجود ندارد. طالبان موفق به ایجاد ثبات در افغانستان شده است – حتی اگر این شامل مدیریت دقیق روابط با گروه های تروریستی، تحمل وجود آنها و عدم اقدام نظامی قوی علیه آنها باشد. وخامت بیشتر قدرت و کنترل طالبان می‌تواند منجر به جنگ داخلی شود که در آن گروه‌های تروریستی دیگر بخش‌های بزرگی از کشور را تحت کنترل خود درآورند – در واقع حکومت سرکوبگر و خشونت‌آمیز طالبان را با چیزی که احتمالاً حتی سرکوب‌کننده‌تر و خشن‌تر خواهد بود، جایگزین می‌کنند.

از نظر سیاسی، هیچ مخالفت سازمان یافته‌ای با طالبان در افغانستان وجود ندارد، بنابراین گزینه پیگیری تغییرات دموکراتیک به سادگی در دسترس نیست. اگر نادیده گرفتن رژیم تاکنون به گروه‌هایی مانند تحریک طالبان پاکستان و داعش اجازه رشد داده است، آیا همکاری با رژیم طالبان، تحت شرایط خاص، می‌تواند نتیجه متفاوتی داشته باشد؟

پیشنهاد:   شهاب‌الدین دلاور: حاضرم حساب پس بدهم

همکاری مشروط بین‌المللی، پایان دادن به انزوای رژیم و تقویت آن از نظر سیاسی و اقتصادی، می‌تواند انگیزه‌های مشخصی را برای طالبان ایجاد کند تا با گروه‌های تروریستی درگیری قطعی کنند. حتی ادغام محدود با جهان می‌تواند به کاهش وابستگی طالبان به حفظ روابط «خوب» با گروه‌های شبه‌نظامی برای تضمین بقای سیاسی آن کمک کند. مشوق‌های مالی – یعنی آزاد کردن دارایی‌های افغانستان در ایالات متحده و ارائه کمک‌ها و سرمایه‌گذاری‌های بیشتر – می‌تواند از یک فاجعه اقتصادی و اجتماعی در آینده جلوگیری کند و به طالبان این امکان را می‌دهد که بیشتر روی مسائل امنیتی تمرکز کند.

یک گزینه بسیار مخاطره آمیز و قابل درک بحث برانگیز برای کشف، ارائه کمک‌های نظامی برای کمک به طالبان برای مقابله با سایر گروه های رقیب است، که گزارش شده است به سلاح های به جا مانده از نیروهای ایالات متحده و ناتو در سال 2021 دسترسی دارند. خطر در اینجا این است که، به جای از بین بردن همه گروه‌های تروریستی، طالبان می‌توانند از این حمایت برای تقویت موقعیت خود در افغانستان با وادار کردن این گروه‌ها به تسلیم شدن در برابر قدرت خود استفاده کنند. چنین اقدامی به خودی خود افراط گرایی را از بین نمی برد. تقویت طالبان همچنین می‌تواند حکومت آنها را بدون مشروعیت انتخاباتی تداوم بخشد و به آنها اجازه دهد تا سرکوبگرتر شوند.

در نهایت این مقاله توصیه می کند که راه پیش رو می تواند یک پیمان استراتژیک باشد که به موجب آن سایر کشورها حمایت اقتصادی و احتمالاً نظامی را به شرط آن که طالبان اقدام مناسب علیه گروه های تروریستی انجام دهند، ارائه دهند. به رسمیت شناختن رسمی می تواند به حذف موفقیت آمیز گروه های شبه نظامی از خاک افغانستان وابسته باشد. شرایط دیگری مانند اجازه دادن به دختران برای دسترسی به آموزش نیز می تواند بخشی از این بسته باشد. آغاز چنین همکاری‌هایی نیازی به شناسایی رسمی قبلی رژیم ندارد و تعامل دیپلماتیک معنی‌دار بدون چنین به رسمیت شناختی می‌تواند در این مرحله برای ایجاد نتایج مطلوب کافی باشد. نکته مهم ایجاد مکانیسم‌های انطباق دقیق است که بدون آن نگرانی‌ها در مورد کمک‌های مالی و نظامی احتمالی که ناخواسته گروه‌های تروریستی را تقویت می‌کند، باقی می‌ماند.

برای این منظور، باید یک حضور دیپلماتیک چند ملیتی در افغانستان وجود داشته باشد که هم با دولت و هم جامعه مدنی محلی – از جمله رسانه‌ها و گروه‌های سیاسی – مرتبط باشد که بتواند پیشرفت در مبارزه با گروه‌های تروریستی را نظارت کند. این باید علاوه بر نظارت موجود توسط شورای امنیت سازمان ملل باشد.

آیا حکومت طالبان چنین پیشنهادهایی را خواهد پذیرفت؟ اگرچه ممکن است از ایده دیکته کردن شرایط توسط بیگانگان ناراضی باشد، اما ممکن است از تقویت قدرت خود نیز ناامید باشد – و اطمینان حاصل شود که هیچ نیروی دیگری در کشور کمک اقتصادی و نظامی به قیمت آن دریافت نمی کند، که اگر قدرت‌های خارجی تصمیم بگیرند که این یک امکان واقعی است. تنها راه برای پیگیری منافع آنها در افغانستان از طریق گروه های غیر طالبان است. اگر جهان بتواند توافقی را ایجاد کند که به آن کمک کند رقبای بالفعل و بالقوه در میان گروه های تروریستی را حذف کند و بهبود اقتصادی را برای کشور به ارمغان بیاورد، طالبان تمام دلایلی را برای شنیدن خواهد داشت

لینک کوتاه: https://irafnews.com/?p=33267

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *