واقعیت انتخابات ایران و موقعیت لرزان طالبان

جمهوری اسلامی ایران در آستانه برگزاری یک انتخابات حساس و سرنوشت‌ساز ریاست جمهوری قرار دارد؛ انتخاباتی که قرار است در آن جانشین شهید سید ابراهیم رئیسی؛ رئیس جمهوری فقید ایران تعیین شود.

در انتخابات ریاست جمهوری ایران، جناح‌ها و جریان‌های مختلف با برنامه‌های متفاوت سیاسی برای معادلات داخلی و مناسبات منطقه‌ای ایران در حال مبارزه هستند.

در این میان مساله افغانستان همواره از مسائل محوری در برنامه‌های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری ایران بوده است. حضور بیش از ۵ میلیون پناهنده و پناهجوی افغانستانی در ایران، صدها کیلومتر مرز مشترک با همسایه شرقی و مهم‌تر از همه، حاکمیت دولتی در کابل که هنوز از سوی هیچ‌یک از کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشده از مسائلی است که بر برنامه‌های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری ایران سایه انداخته و توجه به وضعیت همسایه شرقی را اجتناب‌ناپذیر ساخته است.

در این میان، تردیدی وجود ندارد که رویکرد دولت سیزدهم به رهبری شهید سید ابراهیم رئیسی در قبال همسایگان ایران به ویژه افغانستان، رویکردی تعاملی و مبتنی بر واقعیت‌های غیرقابل انکار بود؛ واقعیت‌هایی که برپایه آن، دولت سیزدهم حداکثر تلاش خود را به کار می‌بست تا در روابط با همسایگان، تنش و تقابل جای خود را به سازش و تعامل بدهد و منافع مشترک و مشروع همسایگان از سوی همه جوانب در نظر گرفته شود.

با این‌همه، اکنون دیگر، واقعیت‌های به شدت سیال افغانستان، مانند دوره حاکمیت شهید رئيسی ثابت و پایدار نمانده است. دولت کابل طی روزهای آینده باید تصمیمات سخت و سرنوشت‌سازی بگیرد. معادلات منطقه‌ای به شدت در حال تغییر است. قدرت‌های جهانی برای بازگشت مجدد به عرصه افغانستان تقلا می‌کنند. گروه‌های تروریستی نیابتی نیز فعال شده‌اند و تصمیمات بزرگی در پشت پرده در جریان است که می‌تواند سرنوشت افغانستان و منطقه را وارد فصلی تازه کند؛ فصلی که تنها تصمیمات درست، انتخاب‌های دقیق و تشخیص صحیح منافع و اولویت‌ها می‌تواند آن را به سمت تحقق منافع مشروع، پاسخ مسئولانه به نگرانی‌های مشترک و مواجهه معقول با واقعیت‌های تازه سوق دهد؛ در غیر این صورت، تاثیرپذیری از قدرت‌های استعماری، افتادن به دام و دامن زدوبندهای استخباراتی و نادیده گرفتن ملاحظات مشروع کشورهای همسایه و منطقه، بار دیگر افغانستان را به میدان تقابل‌های هولناک تبدیل خواهد کرد.

طالبان که تصور می‌کنند که همه سرزمین افغانستان را کنترل می‌کنند و حکومت بی‌رقیب تشکیل داده‌اند اکنون باید دست به انتخاب‌های دشوار بزنند؛ انتخاب‌هایی که اگر مسئولانه صورت نگیرد ‌تردید هزینه‌های سنگین آن نه تنها افغانستان؛ بلکه کشورهای همسایه و منطقه به ویژه ایران را نیز متاثر خواهد کرد.

یکی از این انتخاب‌ها تعیین موقعیت طالبان در تحولات پیرامونی انتخابات ریاست جمهوری ایران و نتیجه‌ای است که از آن به دست خواهد آمد. طالبان باید نشان دهند که صرف نظر از اینکه چه دولتی با چه برنامه‌ای در تهران روی کار خواهد آمد آماده تعامل مسئولانه در چارچوب تعهدات صریح دولت افغانستان، توافقات دوجانبه، نگرانی‌های مشترک و منافع مشروع هستند.

آن‌ها همچنین باید به یاد بیاورند که ایران یکی از قدرت‌های غیرقابل انکار منطقه‌ای محسوب می‌شود که در بسیاری از معادلات و مناسبات جاری در سطح منطقه جایگاه ویژه و منحصر به فردی دارد. این هرگز با زد و بندهای استخباراتی یا سوگیری‌های سیاسی و احساسی تغییر نمی‌کند.

از جانب دیگر، تجربه ۲۰ ساله سلطه همه جانبه آمریکا بر افغانستان نشان داد که در نهایت این کشورهای همسایه و منطقه هستند که می‌توانند به هدایت افغانستان به سمت صلح و ثبات پایدار کمک کنند و قدرت‌های استعماری تنها زمانی به افغانستان و مسائل آن اولویت می‌دهند که منافع‌شان اقتضا کند. این واقعیتی است که تاریخ افغانستان نیز به کرات بر آن شهادت می‌دهد.

به این ترتیب، پیام انتخابات ریاست جمهوری ایران به حاکمان کابل این است که علیرغم تغییرات سیاسی در افغانستان، ایران و هر کشور دیگری در منطقه و همسایگی آن‌، صدها کیلومتر مرز مشترک را نمی‌توان تغییر داد، اشتراکات تاریخی و تمدنی را نمی‌توان انکار کرد، از واقعیت مهاجرت و بحران‌های ناشی از آن نمی‌توان چشم‌پوشی کرد، نمی‌توان نادیده گرفت که تروریسم یک تهدید مشترک علیه افغانستان ایران و همه کشورهای منطقه است و تنها قدرت‌هایی که هزاران مایل از منطقه ما فاصله دارند می‌توانند از آن به عنوان یک ابزار برای پیشبرد پروژه‌های امنیتی و سیاسی خود علیه کشورهای ما استفاده کنند. مواد مخدر از مبدا افغانستان همچنان بر کشورهای همسایه و منطقه از جمله ایران تاثیرات منفی و ویرانگر می‌گذارد و نیازمند مبارزه مسئولانه و استفاده از تجربیات مشترک در این زمینه است. این واقعیت در مورد تروریسم نیز صادق است.

بنابراین طالبان باید از تاریخ معاصر افغانستان درس بگیرند. اتکای افراطی و یکجانبه به حمایت‌های مقطعی، کوتاه‌مدت و مبتنی بر منافع نامشروع ابرقدرت‌ها هرگز گزینه درستی نیست؛ این چیزی است که بارها در تاریخ معاصر افغانستان به اثبات رسیده است. با توجه به این واقعیت انتظار می‌رود که طالبان با حساسیت، تحولات پیرامونی انتخابات ریاست جمهوری ایران را دنبال کنند و نشان دهند که با تعهد مسئولانه و رویکرد صادقانه، خواستار استمرار دوستی با ایران است، در غیر آن سیاست دولت آینده در قبال همسایه شرقی ممکن است بسیار متفاوت باشد.

لینک کوتاه: https://irafnews.com/?p=24707

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها