فقدان رویکرد انتقادی، مانع شکل‌گیری فکر جمعی و اندیشه ملی در افغانستان

به گزارش ایراف؛ دکتر سید‌ عسکر‌ موسوی، چهره مطرح علمی-فرهنگی افغانستانی ساکن ایران در آخرین جلسه کارگاه “بازخوانی انتقادی تاریخ افغانستان معاصر” در فقدان رویکرد انتقادی-تحلیلی در مطالعه تاریخ افغانستان گفت: “ما هیچ‌وقت، نگاه واقع‌گرایانه از خود و تاریخ خود نداشته‌ایم و این سبب شده است اکثر تولیدات عرصه تاریخ افغانستان، مملو از تناقض باشد و در نهایت در کشور چیزی به نام فکرجمعی و اندیشه‌ملی شکل نگیرد”.

آخرین جلسه کارگاه‌ آموزشی “بازخوانی انتقادی تاریخ افغانستان معاصر”، عصر پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ در خانه اندیشه‌ورزان در تهران، در حالی خاتمه یافت که جمعی از فرهنگیان و دانشگاهیان ایران و افغانستان در این دوره آموزشی شش جلسه‌ای شرکت کرده بودند و در پایان نشست عکس یادگاری گرفتند.

موسوی در این کارگاه شش جلسه‌ای، به نقد و بررسی تاریخ افغانستان از سال ۱۷۴۷م تا به امروز پرداخت و موارد فراوانی از جعلیات و تحریفات تاریخی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

از نظر موسوی، یکی از جعلیات و تحریفات درباره تاریخ افغانستان که دارای شهرت بسیار است این نکته می‌باشد که احمدشاه ابدالی/دُرانی را موسس “افغانستان نوین” از سال ۱۷۴۷م می‌دانند، در صورتی که به گفته موسوی: “تاریخ و جغرافیای امروز افغانستان از ۱۸۸۰م شکل گرفته است و از این تاریخ تا کنون سه طایفه پشتون؛ سدوزایی، محمدزایی-بارکزایی و غلزایی در افغانستان حکومت کردند.”

مشاور پیشین وزارت تحصیلات عالی افغانستان، ناسیونالیسم افغان یا پشتونیزم را قوی اما بدون فراگیری توصیف نمود که در راستای اهداف خود، دست به جعلیات و تحریفات تاریخی بسیاری زده است، موسوی درباره تاریخِ جعلی در افغانستان افزود: “تاریخ جعلی، یعنی تاریخی که برای افغانستان به مثابه یک دولت-ملت یک تاریخ کهن چند هزارساله قائل است”

موسوی، فقدان رویکرد انتقادی-تحلیلی در مطالعه تاریخ افغانستان را سبب بروز جعلیات و تحریفات تاریخی در موضوع تاریخ افغانستان دانست که سبب شده است آثار تولیدی در زمینه تاریخ افغانستان، مملو از توهمات و تناقضات باشد و این امر در نهایت منجر به فقدان شکل‌گیری فکرجمعی و اندیشه‌ملی در افغانستان شود.

موسوی یکی از تناقضات تاریخ افغانستان را اینطور بیان نمود: “اخوان‌المسلمین بزرگترین حزب در جهان است که در بسیاری از کشورها حتی ایران، نمایندگی دارد؛ اما از عجائب این است با اینکه اخوان‌المسلمین در افغانستان هیچ نمایندگی ندارد اما ما اخوانی در افغانستان داریم.”

موسوی ضمن توصیه به شرکت‌کنندگان در دوره مبنی بر مطالعه دیوان اشعار علامه سیداسماعیل بلخی، علامه بلخی را شخصیتی دانست که در اشعارش به وضوح وضعیت سیر تاریخ افغانستان را به تصویر کشیده و به شیوایی چرایی عدم شکل‌گیری فکرجمعی و اندیشه‌ملی را در افغانستان به خاطر “تعطیلی فکر”، بلکه “ممنوع بودن فکر” بیان نموده است، بلخی در این باره چنین سروده است:
حاجتی نیست به پرسش که چه نام است این‌جا
جهل را مَسند و بر فقر مقام است این‌جا
علم و فضل و هنر و سعی و تفکر ممنوع
آن‌چه در شرع حلال است، حرام است این‌جا

شایان ذکر است، این چهارمین کارگاه و دوره آموزشی “بازخوانی انتقادی تاریخ افغانستانِ معاصر” با تدریس دکتر سید‌عسکر‌موسوی در ایران است که با همت گروه حقوقی راحل در خانه اندیشه‌ورزان تهران برگزار شده است.

اولین دوره به ابتکار و همت جمعی از دانشجویان مهاجر افغانستانی دانشگاه‌های استان تهران در موسسه مطالعات تحقیقاتی بین‌المللی ابرار معاصر تهران در زمستان ۱۴۰۰، دومین دوره به همت دانشجویان مهاجر افغانستانی در زمستان ۱۴۰۱ و به صورت حضوری در دانشگاه قم و سومین دوره توسط انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه اصفهان و به صورت مجازی و آنلاین پاییز ۱۴۰۲ برگزار شده است.

فقدان رویکرد انتقادی، مانع شکل‌گیری فکر جمعی و اندیشه ملی در افغانستان

 

فقدان رویکرد انتقادی، مانع شکل‌گیری فکر جمعی و اندیشه ملی در افغانستان

 

فقدان رویکرد انتقادی، مانع شکل‌گیری فکر جمعی و اندیشه ملی در افغانستان

 

عکس: صدف حیدری

لینک کوتاه: https://irafnews.com/?p=29648

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *