به گزارش ایراف، ترجمه متون و مقالات در افغانستان حال و روز خوبی ندارد. اوضاع نابسامان سیاسی در این سالها و آشفتگیهای روزافزون جلوی پیشروی فعالیت ترجمه در افغانستان را گرفته است.
با این حال مترجمان افغانستانی در داخل و یا خارج از کشور اقدام به ترجمه می نمایند.
مطابق با پژوهش های گل محمد باسل و سید عظیم الله عصمتی از دانشگاه کابل ترجمه در افغانستان در سال ۱۳۹۹ در مقایسه با سالهای پسین، بیشترین آمار ترجمه را داشته است. طوری که یک تفاوت ۳۰ درصدی با سال قبل از آن مشاهده می شود.
نتیجه بهدستآمده تحقیقات باسل و عصمتی نشان داده که در اوایل دهه ۹۰ به سبب مشکلاتی که دامنگیر مردم افغانستان شد رسیدگی چندانی به فرایند ترجمه نشده است ولی در نیمه اخیر این دهه ما شاهد رشد نسبی این روند بوده ایم.
به گزارش منابع اسدالله شفایی، مترجم و روزنامهنگار در نشستی در اوپسالا موضوع ترجمه در افغانستان را مورد بررسی قرار داده است.
وی تحولاتی نظیر رشد کمّی ترجمه در دهههای اخیر با توجه به حضور جامعهی بینالمللی در افغانستان، ظهور مترجمان تازه و بازتاب رسانهای آثار ترجمهشده را از جنبههای امیدوارکنندهی ترجمه در افغانستان شمرده است
با این حال عدم توجه نهادهای رسمی در این عرصه را دلیلی بر حرفهای نشدن صنعت ترجمه در این کشور دانسته است.
ترجمه در افغانستان را می شود با افرادی چون قاضی عبدالقادر، نور محمد قندهاری، قاضی عبدالرحمن که از مترجمان نام آور افغانستان در دوران امیر شیرعلی خان (۱۸۲۵–۱۸۷۹م) بودند گره زد.
افرادی چون سیفالدین بابری، محمدحسن خان، عبدالسبحان خان، عبدالوهاب تاشقرغانی و محمود طرزی نیز از جمله مترجمان دوره پادشاهی عبدالرحمان خان (۱۸۸۰–۱۹۰۱م) بوده اند.
گفتنی ست که ترجمه در افغانستان را با فعالیت “محمود طرزی پدر مطبوعات افغانستان” که آثار مهمی را از زبان ترکی به فارسی ترجمه کرده است می شناسند.
همانطور که می دانید جوامع امروز در میدان گسترده ای از اطلاعات با یکدیگر تعامل دارند و برای برقراری ارتباط و به روز بودن نیازمندند که با فعالیت های سایر جوامع و متون آنها آشنا شوند، ترجمه این کار را هموار می کند و موجب توسعه و پیشرفت جوامع می شوند.
با این حال پیشرفت در افغانستان نیازمند مترجمان و نویسندگان و استادانی است که به سهم خود این عقب افتادگی از جامعه جهانی را جبران کنند و با تلاش برای اعتلای فرهنگ و علوم مختلف در افغانستان بکوشند.