به گزارش ایراف، پدیده مهاجرت یکی از پرچالشترین مسائل در دنیای مدرن بوده و مشکلات زیادی برای واحدهای سیاسی ایجاد کرده است. براساس آمارهای منتشر شده میزان مهاجرت در سراسر جهان افزایش چشمگیری داشته و به تدریج تبدیل به مسئله امنیتی شده است.
طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان ملل در دهه 90 میلادی حدود 153 میلیون مهاجر در سراسر جهان به ثبت رسیده، این در حالی که 10سال بعد یعنی در سالهای ابتدایی قرن بیستویکم این عدد به حدود 173 میلیون نفر رسیده است!
همچنین ارقام در سال 2019 با رشدی فزاینده عدد 272 میلیون نفر مهاجر را نشان میدهد. اما سوال اصلی این است که چرا افراد به دنبال مهاجرت به کشورهای دیگر هستند؟
به طور کلی میتوان اهداف مهاجرت افراد از کشورشان به کشور مقصد را به دو دسته تقسیمبندی کرد.
گروه اول افرادی هستند که با انگیزه پیشرفت در حوزههای مختلف اقتصادی، آموزشی، بهداشتی و درمانی به کشورهای توسعهیافتهتر قصد سفر میکنند.
گروه دوم اما معمولاً افرادی را شامل میشوند که با پدیدههایی همچون جنگ، قحطی، فقر و غیره در کشورشان مواجه هستند و برای نجات خود قصد مهاجرت دارند. افغانستان به عنوان همسایه شرقی ایران در گروه دوم جای میگیرد. شهروندان این کشور در دورههایی از تاریخ مانند حضور شوروی در افغانستان و روی کار آمدن طالبان در سال 2021 مهاجرتهای گستردهای به خاک ایران داشتهاند.
در ادامه یادداشت سعی خواهیم کرد تا به ابعاد مختلف مهاجرت افغانستانیها به ایران و پدیده مخربی به نام «مهاجر هراسی» بپردازیم.
اساسا پدیده مهاجر هراسی ارتباط مستقیمی با نوع فرهنگ عمومی جامعه، رواداری در قبال «دیگری» و وضعیت اقتصادی جامعه دارد. سازمان بینالمللی «مهاجرت» این مفهوم را اینگونه تعریف میکند:«نگرشها، پیشداوری ها و رفتارهایی که افراد براساس این تصور که آنها نسبت به آن اجتماع، جامعه یاهویت ملی غریبه یا بیگانه هستند، پذیرفته نمیشوند، طرد شده و غالباً نسبت به آنها بدگویی میشود.» به عبارت دیگر رابطه مستقیمی میان نفرت پراکنی علیه یک گروه خاص و طرد آنها از جامعه وجود دارد. متاسفانه طی سالهای اخیر رگههایی از این آسیب در جامعه ایرانی نیز دیدده شده است. افزایش روز افزون تعداد مهاجران افغانستانی برای برخی شهروندان جامعه این حس را ایجاد کرده است که دیگر کشور گنجایش این حجم از مهاجر را ندارد و ممکن است در میان مدت مشکلات جدی برای دولت و جامعه ایجاد شود. آنچه در این برداشت مسلم به نظر میرسد آن است که برداشت صحیح نسبت به وضعیت مهاجران در ایران نباید تبدیل به پدیده خطرناک و ضدامنیتی «مهاجر هراسی» شود.
حضور مردم افغانستان در ایران برای شهروندان ایرانی امری عجیب به نظر نمیرسد و سالهاست ایرانیها مخصوصاً در شهرهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان و کرمان شاهد حضور آنان هستند؛ لکن این مسئله زمانی اهمیت پیدا میکند که ایرانیان شاهد حضور گسترده مردم افغانستان در بخشهای مختلف اقتصاد و اجتماع هستند. اتباع افغانستانی هنگامی که وارد ایران میشود برای ادامه دادن زیست خود در ابتدا نیاز به شغل دارند و معمولاً با انتخاب مشاغل ساده با درآمد پایین هزینههای زندگی خود را برطرف میکنند.
تعدادی از منتقدان معتقدند این مسئله باعث شده مهاجران بسیاری از مشاغل را از مردم طبقه پایین جامعه ایرانی گرفته و منجر به بیکاری نیروی کار ایرانی شوند. از سویی دیگر یارانههایی که دولت ایران به مواد غذایی و انرژی اختصاص میدهد تا هزینههای زندگی به گونهای مناسب کنترل شود، به طور مشترک شهروندان ایرانی و مهاجران افغانستانی از آن بهره میبرند. همچنین سالانه دولت مبالغ هنگفتی در بخشهای آموزش و بهداشت خرج میکند و در این زمینه هم گاهاً مهاجران افغانستانی به طور برابر با شهروندان ایرانی بهرهمند میشوند.
علاوه بر ثأثیرات اقتصادی که مهاجران برجای میگذارند؛ ازعوارض حوزههای اجتماعی و تغییرات فرهنگی نباید غافل ماند. حضور غیرقانونی مهاجران در برخی از شهرهای کوچک همچون مناطق جنوبی تهران که اتفاقی بسیار نگرانکننده است.
با این حال هیچگاه دولت- ملت ایرانی سعی نداشتند تا در برابر برادران و خواهران خود که بخشی از حوزه تمدنی «ایران» هستند رویکرد سخت گیرانهای اتخاذ کنند، اما واقعیت آن است که طی سالهای اخیر با افزایش تعداد مهاجران غیرقانونی در کشور، نظام چارهای جز بازگشت مجدد برخی از آنها به کشورشان در نقطه مبدا ندارند.
در درجه اول با خروج شهروندان افغانستانی از کشورشان، سرمایه انسانی از کشور مبدأ به کشور مقصد منتقل میشود. بنابراین این سرمایه میتواند مزایایی برای کشور مقصد داشته باشد. اتباع افغانستانی در برخی از حوزهها مانند کشاورزی و ساختوساز برای ایران کارآمد بودند. اگرچه در نگاه اول ارزان بودن نیروی کار آنان برای برخی از ایرانیان خوش نیاید، اما به صرفه بودن این نوع نیروی کار برای کارفرمایان هرینه کمتری داشته و در نتیجه به طورکلی این هزینه برآورده شده به نفع مصرفکنندگان نیز هست.
براساس آمار انجمن سرمایهگذاری ایران در شش ماه اول سال 1402 حدود 2 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در کشور انجام شده است و در این میان مهاجران افغانستانی با قرار گرفتن در صدر جدول، مبالغ 300 هزار دلاری تا 5 میلیون دلاری در ایران سرمایهگذاری کردهاند.
همچنین به گفته عبدالرحیم کُردی، مدیر منطقه آزاد چابهار در سال 2022 حدود 200 شرکت از فعالان اقتصادی افغانستانی در چابهار مشغول فعالیت هستند. بنابراین باتوجه به افزایش حضور اتباع افغانستانی شاهد حضور سرمایهگذاریهای آنان در ایران نیز هستیم. در سطح روابط دوکشور ایران میتواند از کشور افغانستان برای دور زدن تحریمها، تامین ارز و استفاده ازظرفیتهای دیپلماتیک نیز توجه نمود.
برای برخورد با مسئله اتباع خارجی در ایران در مرتبه اول باید مقوله مهاجرت قانونمند شود. کشور مقصد تنها زمانی میتواند به مزایای حضور مهاجران بیافزاید و از موانع حضور آنان بکاهد که یک چارچوب قانونی برای این مسئله تنظیم گردد. با قانونی شدن این روند، امکان روانه شدن کمکهای مالی بینالمللی به داخل کشور افزایش مییابد.
مثلاً در ابتدا ورود مهاجران، باید هویت یکایک آنان، مکان و زمان اقامتشان برای کشور مقصد مشخص شود. به عنوان مثال در ترکیه قانونی وجود دارد که به هیچ محلهای اجازه نمیدهد بیش از 10 درصد از جمعیت آن را مهاجران تشکیل دهد. طبق آمار رسمی در سال 2024 بیش از 5.5 میلیون پناهنده افغانستانی در ایران حضور دارند و تنها 2 میلیون نفر از آنها به صورت قانونی اقامتشان ثبت شده است.
البته آمارهای دیگری نیز وجود دارد که بر ارقام 6 یا 8 میلیون نفر اشاره میکند.این درحالی است که پاکستان به عنوان دومین مقصد مهاجران افغانستانی، از کوچ دستهجمعی تنها سهم دو و نیم میلیون نفری دارد که تنها یک میلیون نفر دارای وضعیت غیرقانونی هستند. دولت ایران در مرحله اول نیاز به مشخص کردن وضعیت اتباع غیرقانونی دارد و سپس باید در خصوص سایر اتباع با توجه به ظرفیت اقتصادی- امنیتی کشور تصمیم گیری شود.
نتیجهگیری
بسیاری از کشورهای جهان باتوجه به اتفاقاتی که در کشورهای همسایهشان رخ میدهد با موضوع مهاجرت دستوپنجه نرم میکنند و این مسئله تنها مختص به ایران نیست. در دورههایی همچون اواخر سال 2001 بسیاری از پناهندگان افغانی به کشور خود بازگشتند اما به دلیل فوران شدن مجدد مشکلات اقتصادی و محدودیتهای اجتماعی دوباره به ایران بازگشتند.
بنابراین در درجه اول هیچ فردی علیرغم دیگری شناخته شدن در کشور مقصد، وطن خود را ترک نمیکند و در درجه دوم به دلیل اشتراکات فرهنگی بسیاری که میان شهروندان دو کشور وجود دارد امکان ردوبدل شدن عناصر مثبت فرهنگی میان آنان وجود دارد. دولت ایران برای برخورد با این مسئله بهتر است هرچه سریعتر قوانین سختگیرانهتری اتخاذ کند که هم به نفع سیاستهای خودش باشد و هم سایه مهاجرهراسی را از روی جامعه ایرانی بردارد. به عنوان مثال با دادن اقامت به نخبگان افغانستانی میتواند سرمایه انسانی مفیدی جذب کند و دیدگاه ایرانیان نسبت به مهاجران راتغییر دهد.
نیلوفر صالحی، کارشناس مسائل افغانستان