به گزارش ایراف، حادثه یازده سپتامبر و طرح تهدیداتی چون تروریسم، بنیادگرایی اسلامی و گسترش تسلیحات دسته جمعی باعث شد که ایالات متحده آمریکا موضوع امنیت و مبارزه با تروریسم را برای خود و شرکایش حیاتی دانسته و نسبت به این حادثه واکنش نشان دهد. دولت آمریکا با این استدلال که مورد حمله تروریستی قرار گرفته است، دفاع را حق خود دانست و از همان روزهای اول، انگشت اتهام را به سوی القاعده نشانه گرفت.
سپس دولت آمریکا با ارائه اسنادی، این گروه را مسئول حوادث دانست و در مدت زمانی کوتاه، نیروهای خود را برای حمله به افغانستان یعنی مقر این گروه آماده نمود و توانست این کشور را به راحتی و طی مدت زمان کوتاهی اشغال نموده و دولت طالبان را که میزبان اسامه بن لادن و شبکه القاعده بود سرنگون نماید.
حمله به افغانستان از سوی آمریکا و شرکای نظامیاش در ناتو در ظاهر با هدف مبارزه با تروریسم صورت گرفت، اما واقع امر این است که آمریکا بیش از این که به دنبال مبارزه با تروریسم باشد، به دنبال منابع اوراسیا بود و با حضور در افغانستان می توانست به منابع عظیم انرژی منطقه دست یافته و قدرت های منطقه ای نظیر چین، روسیه، هند و ایران را تحت کنترل خود قرار دهد. حادثه یازده سپتامبر پیامدهای بسیاری برای افغانستان داشت که بنا داریم در این یادداشت به برخی از آنها بپردازیم.
ژئوپلیتیک افغانستان
افغانستان در منطقه حساس و استراتژیک آسیای مرکزی قرار گرفته است. این کشور از یک سو به شبه قاره هند و از سوی دیگر به کشورهای معروف به آسیای میانه و نیز جمهوری خلق چین و نیز از سمت دیگر به آسیای غربی و خاورمیانه مرتبط است. این کشور از دسترسی به آبهای آزاد جهان محروم بوده و از این جهت شدیداً دچار مشکل است.
این کشور همچنین در مسیر ارتباط آسیای میانه به اقیانوس هند قرار داشته و همسایه شرقی جمهوری اسلامی ایران است. افغانستان به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکیاش به عنوان دروازه هندوستان و حائل بین روسیه و اقیانوس هند و همچنین راه عبور پاکستان به آسیای مرکزی بوده و دالان اتصال ایران به تاجیکستان است. این کشور گذرگاهی برای دسترسی روسیه به هند و آبهای گرم محسوب شده و لذا از دیدگاه قدرت های مختلف، اهمیت ویژهای یافته است.
آمریکا به دلیل برخورداری افغانستان از این ویژگیهای منحصر به فرد، بنا داشت که با حضور در آن به بهانه مبارزه با تروریسم، از پتانسیلهای این کشور بهره برده و راه را برای اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود هموار سازد. آمریکا به عنوان رهبر ناتو با حضور در افغانستان این کشور را به عنوان مرکز عملیات بر علیه دشمنان خود قرار داده و با شعار مبارزه با تروریسم، گسترش ناتو به شرق را توجیه و حضور خود در منطقه را نهادینه کرده است.
ابعاد و پیامدهای حمله آمریکا به افغانستان پس از یازده سپتامبر
تضعیف طالبان
پس از حملات یازده سپتامبر، رئیسجمهور وقت آمریکا یعنی جرج بوش با متهم کردن القاعده در دست داشتن در این حمله، خواستار تحویل اسامه بن لادن به آمریکا و اخراج القاعده از افغانستان شد. طالبان به عنوان حاکمیت وقت افغانستان از استرداد بن لادن خودداری کرده و خواستار ارائه شواهد و اسناد قابل اتکا از سوی آمریکا جهت دست داشتن این گروه در حملات یازده سپتامبر شد و درخواست های آمریکا برای بستن پایگاه های این گروه را نادیده گرفت.
در نهایت آمریکا به همراهی انگلستان اقدام به حمله به افغانستان در 7 اکتبر 2001 گرفت و بعدها کشورهای دیگری از ائتلاف شمال به این دو کشور پیوستند. ایالات متحده و متحدانش تا ۱۷ دسامبر ۲۰۰۱ به سرعت طالبان را از قدرت رانده و پایگاههای نظامی در نزدیکی شهرهای بزرگ این کشور ایجاد کردند. لازم به ذکر است که اکثریت اعضای القاعده و طالبان یا به پاکستان فرار کرده و یا به مناطق کوهستانی روستایی یا دور افتاده عقبنشینی کردند.
تحمیل هزینههای انسانی بر مردم افغانستان
حمله آمریکا به افغانستان هزینههای انسانی زیادی را به مردم این کشور تحمیل نمود. در این حمله حدود 70000 غیر نظامی بی گناه به طور مستقیم جان خود را از دست دادند و شمار بیشتری، بهویژه کودکان، به دلیل آثار جنگ، مانند گسترش بیماری، سقوط اقتصادی، نبود امنیت غذایی، تخریب زیرساختهای بهداشت و درمان، آلودگی زیست محیطی، تروما و خشونت جان خود را از دست دادهاند. میتوان گفت که پیامدهای 11 سپتامبر و جنگ متعاقب آن، آثار پاک نشدنی بر جامعه افغانستان بر جای گذاشته است. اکنون با گذشت 23 سال از آغاز جنگ، بخش زیادی از جمعیت این کشور به کمکهای بشردوستانه نیاز داشته و زنان و کودکان در معرض خطر مراقبت های بهداشتی ناکافی قرار دارند.
گسترش کشت و تجارت مواد مخدر در افغانستان
توسعه کشت و تجارت مواد مخدر در افغانستان پیوندی تنگاتنگ با شرایط جنگی دارد. تداوم این وضعیت و ناامیدی در رسیدن به ثبات و امنیت، همه راه ها را به اقتصادی غیرقانونی و زیرزمینی که مولود شرایط ناامنی است، سوق می دهد. اقتصادی که سازوکارهای ایجاد و تداوم آن نه ساختارهای رسمی و قانونی که مخفی کاری، خرابکاری و نظامیگری گروههای شبه نظامی است که از تجارت مواد مخدر و تداوم این وضعیت بی ثبات سود می برند.
ناامنی مجدد افغانستان در سال 2001 به واسطه اشغال این کشور توسط آمریکا و بیکاری از پیش موجود، موجب گشت که بخشهای بزرگی از جمعیت این کشور چاره راه را در پناه بردن به اقتصاد سیاه دیده و به سمت کشت و تولید مواد مخدر سوق پیدا کنند. هر چند که افغانستان از سال 1992 یکی از بزرگترین تولید کنندگان مواد مخدر در جهان بوده است. اما نقطه عطف تحولات در زمینه کشت و تجارت مواد مخدر را میتوان حمله آمریکا به این کشور دانست.
بحران مهاجرت
حضور بیش از دو دهه ای آمریکا در افغانستان، بنیان های اجتماعی و اقتصادی این کشور را تخریب نمود و امروزه مردم این کشور با دادن صدها هزار کشته و مجروح و میلیون ها نفر اواره در وضعیت اسف باری به لحاظ اجتماعی و اقتصادی قرار دارند. سیل مهاجران و پناهجویان، یکی از میراثهای ایالات متحده برای مردم افغانستان است و ورود قانونی و غیر قانونی بین 6 تا 8 میلیون اتباع این کشور به ایران، بخشی از تاثیرات مخرب سیاستهای آمریکا در افغانستان است.
جمع بندی
حمله آمریکا به افغانستان پس از حوادث یازده سپتامبر با شعار مبارزه با تروریسم صورت گرفت، اما بنابر شواهد آمریکا در پس این حمله اهداف دیگری را دنبال می کرد. این حمله پیامدهای زیادی را برای مردم افغانستان به همراه داشت که از جمله آن می توان به بحران مهاجرت و افزایش کشت و تولید مواد مخدر در این کشور اشاره کرد. هر چند که افغانستان امروز با افغانستان آن زمان متفاوت است و مردم افغانستان در دوره جمهوریت شرایط متفاوتی را تجربه نمودند.
اما پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی از این کشور در اوت 2021 و روی کار آمدن مجدد طالبان، بسیاری از دستاوردهایی همچون دموکراسی و بهبود جایگاه زنان در این کشور که بسیاری از کارشناسان به آن اذعان می کنند، دیگر وجود ندارد و مجدد شاهد اعمال محدودیت از سوی طالبان تحصیل دختران و تن ندادن این گروه به تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان هستیم. حال جای سوال است که اشغال بیست ساله افغانستان از سوی آمریکاییها دقیقا چه دستاوردی برای این کشور جز تحمیل هزینههای گزاف داشته است؟