ذاکر جلالی، مشاور وزارت خارجه طالبان اعلام کرده که علیرغم دعوت از طالبان برای شرکت در دومین نشست گروه تماس منطقهای در تهران، کابل نمایندهای به این نشست اعزام نکرد.
او همچنین با انتقاد ضمنی از نشست تهران، مدعی شده «دوستان ایرانی از آن به عنوان «گروه تماس منطقهای» نام بردهاند. نماینده روسیه از این نشست به عنوان «گروه تماس فرمت مسکو» یاد میکند. جانب چین که در شورای امنیت سازمان ملل با گروه بینالمللی تماس برای افغانستان مخالفت کرده بود نشست تهران را فرصتی برای رایزنی تلقی مینماید. پاکستان آن را «رایزنی منطقهای» خوانده است.»
او گفته که حکومت طالبان توقع دارد در نشستهایی که در مورد افغانستان برگزار میشوند، باید بهجای شکلدادن مکانیزمهای «جدید» از طریق مکانیزمهای معمول و جاافتاده استفاده شود.
جلالی افزوده که حکومت طالبان در مورد سومین نشست دوحه با جهتهای ذیربط سرگرم گفتگو است.
این در حالی است که گروه تماس منطقه ای که در امتداد نشست فرمت مسکو ایجاد شد دومین نشست خود را پس از نشست اول آن در کابل با هدف ثبات در افغانستان برگزار کرده است. در اولین نشست این گروه در کابل، امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت خارجه طالبان به زبان فارسی از آغاز به کار اولین نشست گروه تماس منطقهای سخن گفت و در عنوان نشست اول این روند در کابل نیز عنوان «ابتکار همکاری منطقهای افغانستان» درج شده بود.
بنابراین، انتقاد ضمنی این مسئول وزارت خارجه طالبان از این ابتکار و طرح ادعای سازوکار «جدید» نه تنها نادرست است؛ بلکه حتی میزبانی و سخنرانی امیرخان متقی از نخستین نشست این سازوکار را هم زیر سؤال میبرد و مواضع صریح طالبان در تایید این نشست و حمایت از آن را به طور آشکار نقض میکند.
به لحاظ عملی نیز گروه تماس منطقه ای که به ابتکار ایران تشکیل شد، توانست بر نتایج دومین نشست دوحه برای افغانستان، تاثیر بگذارد و اجازه ندهد که پروژه آمریکایی معرفی نماینده ویژه برای افغانستان عملیاتی شود؛ چیزی که طالبان نیز به شدت مخالف آن بودند و کشورهای منطقه هم آن را بستری تازه برای تحمیل هژمون غرب و ورود افغانستان به چرخهای تازه از بحرانهای دیرپا و چندلایه میدانستند که پیامدهای زیانبار آن از جمله توسعه تروریسم، بیثباتی، موج مهاجرت و تعلیق مجدد پروژههای سودآور اقتصادی را در پی خواهد داشت.
به این ترتیب، شگفتانگیز است که طالبان به جای شرکت در دومین نشست گروه تماس منطقهای در تهران، سازوکارهای «معمول و جاافتاده» را تبلیغ میکنند و از رایزنیهای خود در زمینه نشست دوحه ۳ سخن میگویند.
البته در این میان، باید تصریح کرد که شرکت کابل در نشست دوحه ۳ برای کشورهای منطقه نیز سودمند است؛ زیرا به ادغام دوباره افغانستان به جامعه بینالمللی کمک میکند و راه تعامل مسئولانه کابل با جهان و بالعکس را هموار میسازد؛ اما این مهم نباید به معنای نادیده گرفتن منافع مشروع، نگرانیهای جدی و دغدغههای مشترک کشورهای همسایه و منطقه در قبال وضعیت جاری در افغانستان، چشمانداز سیاسی، امنیتی و اقتصادی آینده آن و پیامدهای زیانبار توطئههای پیدا و پنهان قدرتهای بیگانه در این زمینه باشد.
گروه تماس منطقهای یک ابتکار مورد توافق کشورهای همسایه و منطقه و به هدف تقویت یک راه حل منطقهای برای افغانستان است که در مشورت، هماهنگی و همگرایی مقتضی با هیات حاکمه سرپرست افغانستان ایجاد شده و در صدد تضعیف مواضع کابل در قبال مسایل پیشگفته نیست.
از جانب دیگر، حق افغانستان است که با جهان در تعامل و مذاکره باشد؛ اما این حق نبایستی حقوق همسایگان را نادیده بگیرد، همسایگان از بحرانهای ۴ دهه اخیر افغانستان تا به امروز «آسیب» دیدهاند و این آسیب در پی تحولات سه سال اخیر و توطئههای جدیدی که در جریان است، تجدید و تشدید شده و گروه تماس منطقهای در جستجوی یک راه حل معقول برای تضمین ثبات سیاسی در افغانستان و کمک به صلح و توسعه در منطقه است که افغانستان نقطه کانونی آن محسوب میشود. این مهم بدون تقویت و به رسمیت شناختن یک اجماع گسترده منطقهای امکانپذیر نیست؛ زیرا تجربه تاریخی نشان داده است که فقدان چنین اجماعی، پیش از هر چیز، مردم افغانستان را قربانی چرخه بیپایان خشونت و جنگ و ناامنی و مهاجرت و فجایع اقتصادی میکند و در گام بعدی، دامنه این بحرانها دامن کشورهای همسایه و منطقه را میگیرد و تنها طرفهایی که از آن سود خواهند برد، قدرتهای سلطهجوی بیگانه هستند که ثبات و قدرت و منفعت خویش را در بحران و بیثباتی و ناامنی در کشورهای دیگر و در این مورد خاص، افغانستان میبینند.
درباره ی دومین نشست گروه تماس منطقه ای در تهران آغاز شد بخوانید.