مقدمه: افغانستان و هند در طول تاریخ، روابط سنتی و فرهنگی درهمتنیدهای داشتهاند. بربنیاد همین روابط بوده که یکی از کشورهایی که بیشترین تاثیر را بر فرهنگ مردم افغانستان گذاشته، هند بوده است. در آنسو نیز از محله «کابلیوالا» تا بازیگران افغانتبار سینمای هند، تاثیر و حضور فرهنگ و سنت افغانها در هند، مشهود بوده است. در حوزه سیاسی نیز روابط پرفراز و فرود دولتهای گوناگون مسلط بر کابل با اسلامآباد، بازخوردهای متفاوتی در روابط کابل – دهلی نو داشته است. در دوره نظام جمهوری اما این روابط، جهشی تاریخی را تجربه کرد و دو کشور، پیمان شراکت استراتژيک امضا کردند؛ پیمانی که پس از فروپاشی نظام جمهوری و تسلط طالبان، در هالهای از ابهام قرار گرفت. هند پس از مدتها صبر و سنجش سیاستهای طالبان، در حال ترمیم روابط خود با دولت سرپرست افغانستان است؛ اقدامی که به طور محدود و محتاطانه در حال انجام است و همین امر، چشمانداز این رابطه و پیامدهای آن برای دوطرف و کشورهای پیرامون افغانستان را با پرسشهای جدی مواجه میکند. سمیرا محمدی؛ دبیر سرویس سیاسی پایگاه خبری- تحلیلی ایراف بخشی از این پرسشها را با ماندانا تیشهیار؛ عضو هیات علمی گروه مطالعات منطقهای موسسه آموزش عالی بیمه اکو در دانشگاه علامه طباطبائی و رییس هیات مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران در میان گذاشته است.
هند و طالبان از مخالفان جدی یکدیگر بودند؛ به طوری که یکی از کشورهایی که به نظر می رسید با سقوط افغانستان دچار ضرر خواهد شد، هند باشد؛ اما اکنون دوطرف درهای تعامل را به روی یکدیگر گشودهاند. چه عوامل و رخدادهایی از سوی دوطرف مسیر تعامل را باز کرد؟
پیوندهای تاریخی میان مردمان سرزمین های هندوستان و افغانستان به سدههای پیشین بازمیگردد. از سال ۲۰۰۱ نیز روابط دوجانبه بهطور چشمگیری در عرصههای گوناگون گسترش یافت. با اینهمه، در بررسی تحولات در روابط هندوستان و افغانستان، بهتر است مسایل را از بعد منطقه ای در نظر گرفت و تحلیل کرد.
هند همواره کوشیده است تا نفوذ سنتی خود در افغانستان را در برابر پاکستان حفظ کند. با اینهمه، تحولات اخیر در افغانستان از مرداد/اسد ۱۴۰۰ که به روی کارآمدن دوباره طالبان انجامید، هند را در وضعیتی تازه قرار داد. اگرچه که هند در دوران گفتگوهای دوحه با برخی افراد طالبان ارتباطات غیرعلنی برقرار کرده بود و با درک ماهیت این گفتگوها و احتمال حضور طالبان در آینده قدرت در افغانستان، این تعاملات را گسترش داده بود؛ بنابراین، با اینکه سفارت هند بلافاصله پس از سقوط کابل بسته شد، اما هند کوشش کرد تا در ماه های نخست پس از به قدرت رسیدن طالبان، هم از راه برگزاری نشست منطقهای و هم با فرستادن دارو و گندم به افغانستان در قالب کمکهای بشردوستانه، راه گفتوگو با کابل را باز نگه دارد.
واقعیت آن است که از آغاز دوره جمهوریت در کابل، هند همواره از حضور نظامی آمریکا در افغانستان سود برده بود؛ اما با برونرفت آمریکاییها، به نظر می رسید دست پاکستان برای افزایش حضور در افغانستان باز گذاشته شده و بسیاری گمان می کردند که به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، به پاکستان عمق راهبردی بیشتری می دهد و زمینه تقویت گروههای طرفدار آن کشور را فراهم می کند. این امر، تحول ژئوپلیتیکی عمیقی برای هند به شمار میآمد.
از سوی دیگر، گفته می شود چین در حال شکل دهی به «کواد هیمالیا» با حضور کشورهای پاکستان، افغانستان، بوتان و نپال است که می تواند نگرانی های منطقه ای هند را افزایش دهد. از اینرو، به نظر میرسید که هند اینک در محاصره میان طالبان، چین و پاکستان قرار گرفته و باید به دنبال یافتن راهی برای برونرفت از این شرایط باشد.
همچنین در حالی که شمار اندکی از میانهروهای طالبان از لزوم گسترش روابط با دهلی در ماه های نخست سخن میگفتند، بیشتر آنها پشتیبان مسلمانان کشمیر بودند. طالبان در ماه های نخست به قدرت رسیدن خود، اقدام به راهاندازی «واحد عملیاتی پانی پات» در ولایت ننگرهار در نزدیکی مرز پاکستان کرده بودند. این واحد عملیاتی که مجهز به تجهیزات آمریکایی بود، میتوانست تهدیدی آشکار علیه هند به شمار رود. افزون بر این، بسیاری از اعضای شبکه حقانی که از زندان آزاد شده بودند، در حال افزایش نفوذ خود در کشمیر بودند.
به خاطر همین واقعیت های موجود بود که رویکرد هند در قبال تحولات افغانستان در سه سال گذشته تغییر کرد. بالا گرفتن اختلافات میان پاکستان و دولت طالبان و نیز افزایش تحرکات تحریک طالبان پاکستان نیز فرصت های تازه ای را برای هند فراهم آورد.
امروزه سطح روابط هند با حکومت سرپرستی طالبان تا چه میزان و در چه مواردی بوده است؟
در حالی که برخی مطبوعات هندو همچنان از حاکمیت پشتون های غلزایی بر هند در شش سده پیش و از حاکمیت شیرشاه سوری بر منطقه پهناوری از پیشاور تا کلکته با ناخرسندی یاد می کنند، دولتمردان هندی می کوشند تا روابط تازه ای را با حاکمان در کابل شکل دهند. دهلی پس از حدود یک سال، سفارت خود در کابل را گشود و در سه سال گذشته ده ها هزار تن گندم از راه کراچی به کابل فرستاده و مبالغ بالایی به حکومت سرپرست در کابل کمک بشردوستانه کرده است.
هند امروزه سیاست «افغانستان بدون ترور» را دنبال می کند و گفته می شود که مقامات طالبان نیز آمادگی خود را برای کمک به هند در کنترل فعالیت های برخی گروه های تندرو اعلام کرده اند و البته در ازای آن، خواهان آن هستند که از سوی هند به رسمیت شناخته شوند. طالبان همچنین در پاییز ۱۴۰۱ اعلام کرد که از سرمایه گذاری هند در بندر چابهار ایران پشتیبانی می کند. آنها همچنین خواهان تکمیل پروژه نیمه کاره سدسازی هند در افغانستان برای تامین آب کابل هستند. هند نیز در سال ۱۴۰۲ حدود ۲۰ پروژه عمرانی را در افغانستان به اجرا درآورد.
هند همچنین بیش از ۲۰۰ تن از دیپلمات های طالبان را در دوره های تخصصی وزارت خارجه خود به صورت آنلاین آموزش داده است. برگزاری دوره های آموزشی در زمینه بانکداری نیز از دیگر موضوعات همکاری میان طرفین بوده است. در سال ۱۴۰۲ هند هم در برنامه کازان در روسیه و هم در نشست کابل برای یافتن راه حلی برای برپایی ثبات و امنیت در افغانستان و منطقه شرکت نمود و از ایده ایران برای تشکیل گروه تماس منطقه ای برای افغانستان استقبال کرد.
بدین ترتیب، با تغییر بازی قدرت و امنیت در سطح منطقه ای، یک گردش در سیاست های هند در قبال افغانستان در دوره دوم به قدرت رسیدن طالبان شکل گرفته است. هند نه تنها در این دوره از پشتیبانی آشکار از گروه های اپوزیسیون دست کشیده، بلکه گفتگوهای راهبردی خود درباره افغانستان را برخلاف گذشته، با روسیه و برخی دیگر از قدرت های منطقه ای و جهانی پیش می برد.
هند اکنون دومین مقصد صادراتی کالاهای تولید شده در افغانستان، پس از پاکستان است. در ۱۴۰۲ حجم تجارت میان هندوستان و افغانستان به ۷۷۹ میلیون دلار رسید که ۵۷۹ میلیون دلار آن شامل صادرات میوه تازه، میوه خشک و ادویه از افغانستان به هند بود. افغانستان نیز خواهان خرید شکر از هندوستان بود. این تبادلات بیشتر از گذرگاه واگاه (در گویش محلی: واگه) انجام شدند. البته پاکستان از ۲۰۱۹ با هند صادرات و واردات ندارد و تنها افغانستان می تواند از این گذرگاه صادرات انجام دهد و هند باید از مسیرهای دیگر استفاده کند. طالبان از هند خواسته است که کشتی های تجاری اش را به چابهار بفرستد؛ اما نزدیکی هند و آمریکا و اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران فعلا مانع استفاده کامل از توانایی های بندر چابهار شده است.
البته شرایط منطقه ای بار دیگر در حال تغییر معادلات موجود است. با ناامن شدن دریای سرخ، از دی/جدی ۱۴۰۲ هند اعلام کرد که خواهان افزایش فعالیت هایش در چابهار است. در بهمن/دلو ۱۴۰۲ هیاتی عالیرتبه از مقامات اقتصادی طالبان از چابهار دیدن کردند و تفاهمنامه هایی میان ایشان و دولت ایران به امضا رسید. در اسفند/حوت ۱۴۰۲ طالبان و مقامات وزارت خارجه هندوستان در کابل درباره چابهار گفتگو کردند و در اردیبهشت/ثور ۱۴۰۳ توافق های تازه ای میان ایران و هندوستان برای بهره برداری از چابهار شکل گرفت.
چرا هند به گفته تحلیلگران در برابر طالبان مواضع محتاطانه در پیش گرفته است؟ ملاحظات دهلی برای برپایی رابطه با حکومت سرپرست چیست؟
گمان نمی کنم که هندوستان موضع محتاطانه در پیش گرفته باشد. هند کوشش می کند تا موازنه قدرت را میان بازیگران گوناگون در درون افغانستان و نیز در سطح منطقه حفظ کند. همزمان با همکاری با طالبان و دنبال کردن این ایده که باید توان افغانستان را برای رویارویی با تروریسم افزایش داد، هند گفتگوهای غیر رسمی با برخی گروه ها و شخصیت های اپوزیسیون طالبان را ادامه داده و روابط خود با تاجیکستان و ازبکستان را نیز گسترش داده است. در همین حال، به عنوان یک بازیگر فعال در عرصه بین المللی، هندوستان می کوشد تا همراستا با مواضع دولت های همپیمان در غرب و نیز سازمان های بین المللی، به مساله زنان و حقوق بشر در افغانستان نیز توجه نشان دهد. توماس وست، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان به تازگی به دهلی رفته بود تا درباره اوضاع افغانستان با مقامات هند گفتگو کند. به هر حال، حکومت سرپرست در کابل هنوز از سوی دهلی به رسمیت شناخته نشده است.
آیا روابط دوطرف به سطحی از اعتماد رسیده که هند بخواهد به کابل سفیر بفرستد؟
در سومین دور گفتوگوهای امنیتی منطقهای درباره افغانستان که در سطح مشاوران امنیت ملی توسط دهلی نو در شهریور ۱۴۰۰ برگزار شد و نمایندگان ایران، روسیه، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان حضور یافتند، پاکستان و چین از شرکت در آن برنامه خودداری کردند. در این نشست، هند نشان داد که اگرچه سفارتش در آن زمان در کابل بسته شده بود، اما همچنان منافع سیاسی و راهبردی جدی در آن کشور دارد؛ موضعی که از سوی ایران، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی نیز تأیید شد. طالبان نیز از بیانیه پایانی این نشست استقبال کردند و به هند اجازه بازگشایی سفارت را دادند؛ اما با توجه به مشکلات دیرینه هند و شبکه حقانی که در سال ۲۰۰۸ به سفارت هند در کابل حمله کرده و چهار هندی و پنجاه افغان را کشتند، هند همچنان تا حدود یک سال ترجیح میداد که همکاری مستقیم و آشکار با این گروه نداشته باشد.
با اینهمه، در تابستان ۱۴۰۱ سفارت هند در کابل باز شد و هفته ای دو پرواز میان کابل و دهلی راه افتاد. در پاییز ۱۴۰۱ نیز میان طرفین توافقنامه ای برای تجارت از راه راهگذر هوایی به امضا رسید. در زمستان ۱۴۰۲ سفارت دهلی در ابوظبی طالبان را برای جشن روز جمهوری هند دعوت کرد. همچنین نمایندگان هند در نشست منطقه ای در کابل در بهمن/دلو ۱۴۰۲ شرکت کردند.
کنسولگری هند در قندهار نیز در حال گشایش است. و سرانجام آنکه در اسفند/حوت ۱۴۰۲ یک گروه رسمی از مقامات وزارت خارجه هند به مدت ۳ روز به کابل رفت. جی پی سینگ که در وزارت خارجه هند مسوول میز پاکستان، افغانستان و ایران است، رهبر این گروه بود. آنها با مقامات گوناگون از جمله امیرخان متقی و حامد کرزی و نیز شماری از تاجران افغان دیدار و گفتگو کردند.
همانطور که می دانید، حدود ۱۵ هزار پناهنده افغان زیر پوشش کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در هند هستند. همچنین شمار دیگری از اتباع افغانستان شامل افغان هایی که همسر هندی دارند، دانشجویان، بیماران و بازرگانان در هند به سر می برند و نیاز است که به امور کنسولی آنها رسیدگی شود. با روی کار آمدن طالبان، ویزای ۲۰۰۰ دانشجوی افغان در هند تمدید نشد و خیلی ها مجبور به ترک تحصیل و یا استفاده از روش های آموزش از راه دور شدند. در سال های اخیر تنها شمار اندکی ویزا از سوی کنسولگری دهلی در کابل برای درمان و تجارت صادر شده است و از همین رو، کرزی و طالبان خواهان افزایش صدور ویزا از مقامات هندی شدند.
در مجموع، به نظر می رسد که هندوستان در حالی که منافع منطقه ای خود را از راه گفتگوی با مقامات حکومت سرپرست پی می گیرد، عجله ای برای فرستادن سفیر به این کشور ندارد.
به نظر می رسد که تعامل عمیق هند و طالبان، با اختلافات و درگیری های فزاینده اخیر حکومت سرپرست و پاکستان همزمان شده است. با توجه به این مساله، تیرگی روابط حکومت سرپرست و پاکستان چه تاثیری بر نحوه و میزان تعامل کابل با دهلی دارد؟
برخی تحلیلگران بر این باور اند که هند به درخواست طالبان برای همکاری پاسخ مثبت گفته تا با یک تیر دو نشان بزند، هم رقیب خود یعنی پاکستان را پشت سر بگذارد و هم یک گام به آسیای مرکزی نزدیکتر شود. طالبان نیز به هند به عنوان یک موازنه گر و بازیگری که اجازه می دهد تا بتوانند استقلال خود را در برابر پاکستان حفظ کنند نگاه می کنند.
وزارت عدلیه طالبان به تازگی در حال بازگرداندن زمین ها و اموال مصادره شده هندوها و سیک ها در این کشور است. آنها یک کمیسیون تشکیل داده اند تا حتی آنچه که از سوی جنگ سالاران در دوران جمهوریت از هندوها و سیک های افغانستان گرفته شده بود را به ایشان پس بدهند. شماری از سیک ها هم در حال بازگشت از دهلی به کابل هستند.
در شرایط موجود، به نظر می رسد محور همکاری دهلی و کابل، در هر زمینه ای که باشد، علیه پاکستان تلقی خواهد شد. هندی ها اینک باور دارند که امنیت هند از سوی طالبان تهدید نخواهد شد؛ اما فراموش نکنیم که پاکستان به افغانستان به عنوان عمق استراتژیک خودش نگاه می کند و بعید است بگذارد که رقیب به آسانی جای پای خود را در این عرصه محکم کند.
یکی از دلایل نزدیکی هند به دوستِ دشمنِ دیرینه خود یعنی طالبان، پیشبرد اهداف اقتصادی خود در افغانستان و از مسیر افغانستان، به آسیای مرکزی است. با در نظر داشتن این امر، افغانستان زیر کنترل حکومت سرپرست چگونه می تواند به پیشبرد اهداف اقتصادی دهلی در منطقه کمک کند؟
هند نخستین نشست مشترک با کشورهای آسیای مرکزی درباره افغانستان را با حضور نماینده برنامه جهانی غذا در ملل متحد در بهار ۱۴۰۲ برگزار کرد. در این نشست، اگرچه از ایران دعوت نشده بود، اما به اهمیت چابهار برای فرستادن کمک های غذایی به افغانستان اشاره شد.
نشست مشاوران امنیت ملی هند و آسیای مرکزی نیز در پاییز ۱۴۰۲ در قزاقستان برگزار شد. در این نشست وضعیت امنیتی افغانستان و راه های برپایی پیوستگی ترابری میان هند و آسیای مرکزی مورد بررسی قرار گرفت. و البته می دانیم که هند نه با افغانستان و نه با آسیای مرکزی مرز مشترک دارد و با توجه به اختلافات هند و پاکستان، تنها گزینه گسترش ترابری منطقه ای در این حوزه، مسیر ایران است.
مهمترین شرکای نظامی هند در این منطقه، قزاقستان و ازبکستان هستند. همکاری در زمینه های خرید تسلیحات، اورانیوم، انرژی و دارو از جمله مهمترین زمینه های همکاری هند با این کشورها به شمار می رود. مهمترین موضوع همکاری هند و کشورهای آسیای مرکزی در زمینه افغانستان، مساله امنیت و جلوگیری از گسترش فعالیت های گروه های بنیادگرای مذهبی است. می توان انتظار داشت که در آینده ابتکارهای امنیتی منطقه ای تازه ای با حضور هند، جمهوری های آسیای مرکزی، حاکمان کابل و دیگر بازیگران مهم منطقه ای شکل گیرد و همکاری های اقتصادی و امنیتی را گسترش دهد.
منافع ژئوپلیتیکی دهلی در بازسازی رابطه خود با حکومت سرپرست چیست؟
حزب بهاراتیا جاناتا این روزها موفق شده است که بار دیگر بیشترین صندلی های مجلس هند را به خود اختصاص دهد و برای سومین دور پیاپی، دولت تشکیل دهد. سیاستمداران هندو در این کشور در سال های اخیر به دنبال اجرای طرح «هند یکپارچه» از افغانستان تا میانمار و از تبت تا سریلانکا هستند. آنها می خواهند با تشکیل یک کنفدراسیون فرهنگی، قدرت تمدنی این کشور را به نمایش بگذارند. بنابراین با در نظر داشت این ایده، می توان به اهمیت جایگاه ژئوپلیتیکی افغانستان برای هندوستان بهتر پی برد. اگرچه هند با موانع بسیاری برای اینکه این رویا به واقعیت بپیوندد روبروست و چین و پاکستان آنچه در توان دارند برای جلوگیری از تحقق آن به کار خواهند بست، با اینهمه این چشم انداز در پیش روی سیاستمداران حزب حاکم در دهلی هست.
پرسش پایانی اینکه چشمانداز آینده را چگونه میبینید؟ آیا طالبان دهلی را جایگزین اسلامآباد میکند؟
هند آماده پذیرش واقعیت های ژئوپلیتیکی نوین افغانستان است. این کشور خیلی عملگرایانه در افغانستان عمل می کند. به طور کلی، نگاه هند به افغانستان، ماهیت ژئوپلیتیکی دارد و در چارچوب رقابت های جنوب آسیا قابل تحلیل است. جدا از اینکه چه کسانی در کایل حکومت کنند، هند همواره آماده تعامل و برقراری رابطه با افغانستان بر پایه معادلات قدرت و رقابت در جنوب آسیا است.
در همین حال، هندوستان گام های آینده در افغانستان را در هماهنگی با روسیه از یکسو و با متحدین غربی اش از سوی دیگر در زمینه چگونگی تعامل با طالبان برخواهد داشت. این کشور همچنین به رقابت با چین بر سر افغانستان ادامه خواهد داد؛ اما به نظر می رسد که پاکستان و ایران مهمترین بازیگران منطقه ای در افغانستان خواهند ماند. در همین حال، تنها کشوری که با همه طرف های داخلی و منطقه ای، از حکومت سرپرست و اپوزیسیون آن گرفته تا هند و چین و پاکستان و روسیه و جمهوری های آسیای مرکزی، در موضوع افغانستان روابط خوبی دارد، ایران است.