به گزارش ایراف، اوراسیا تایمز در مقاله‌ای تازه از افزایش قدرت رهبر طالبان در سه سال گذشته خبر داده است.

در این تحلیل آمده است در حالی که طالبان سه سالگی حاکمیت خود را جشن می‌گیرند، قدرت‌های جهانی و همسایگان منطقه‌ای مجبورند در مورد تسلط پایدار رژیم بر قدرت که به نظر می‌رسد هر سال که می‌گذرد تقویت می‌شود، فکر کنند.

اوراسیا تایمز نوشته است که در این سه سال، رهبر طالبان، هبت‌الله آخوندزاده قدرت خود را تقویت کرده است، نهادها تحت فرمان او کار می‌کنند و او سیاست‌های خود را از دفتر قدرتمند خود در قندهار تطبیق می‌دهد.

تحت رهبری او، رژیم (از سال 2022) تمرکز خود را بر ترجیح رهبران طالبان از جنوب، انتصاب آنها در پست‌های کلیدی و باز کردن درها در صفوف فرماندهی نظامی از می 2023 متمرکز کرده است.

ساختار قدرت متمرکز طالبان

امروز، رهبری طالبان (به ویژه شورای رهبری) نمایندگی قابل توجهی از اسلام‌گرایان رادیکال (طالب) دارد که یکی از آنها خود امیر آخوندزاده است.

در این تحلیل آمده است که در سه سال گذشته، عمل‌گرایان دیگر اجرای شریعت را در ماهیت واقعی آن ابراز نمی‌کنند و در عوض محدودیت‌های اخلاقی را نسبت به اجرای شریعت یا در خلال چنین بحث‌هایی در شورا نشان می‌دهند.

آنها همچنین به بیان ضرورت تعامل با غرب ادامه می‌دهند و تعداد کمی از اعضا از گفتگوی پایدار با همسایگان منطقه‌ای و قدرت‌های جهانی در حضور امیر حمایت می‌کنند. با تعداد اندکی در شورا، به نظر می‌رسد که عمل‌گرایان هیچ تأثیری بر سیاست‌های امیر نداشته‌اند و به نظر می‌رسد که حتی از رویارویی یا به چالش کشیدن تصمیم او فاصله گرفته‌اند و مشورت‌های خود را صرفاً به نفع افغانستان محدود کرده‌اند.

در ماه مه 2023، آخوندزاده شورای مشاوران خود را بازسازی کرد و فرماندهان نظامی (آخوندها) از جنوب افغانستان (قندهار، هلمند و نیمروز) را انتخاب کرد و افرادی مانند خیرالله خیرخواه و مولوی محمد نبی عمری را در میان دیگران ترجیح داد تا با نفوذ سراج‌الدین حقانی و دیگران مقابله کند.

از طرف دیگر، ملا محمد یعقوب، با معرفی معاونان مورد نظر (ملا محمد فضل و عبدالقیوم ذاکر) در میان وزارتخانه‌ها و ادارات مهم حکومت، وفاداری آنها را کنترل می‌کند.

حکومت طالبان با از دست دادن معماری سنتی اجتماعی و سلسله مراتب خود (مفهوم جنگ سالاران، طبقه سیاسی با نخبگان)، از بازگشت به روش‌های قدیمی خودداری می کند، در حالی که برخی از رهبران ساختارهای قدیمی را با طرز فکر شکست خورده جمهوریت سابق مقایسه می‌کنند.

برخی آن را مدیون حضور مشاوران سیاسی-نظامی ترکیه و قطر با مأموریت «اصلاح» رژیم می‌دانند.

امیر همچنان به حذف رهبران غیر پشتون طالبان از صفوف ریاست‌های فدرال و دولت‌های استانی ادامه می‌دهد و برخی را با انتصاب‌های غیرعملکردی در وزارتخانه‌های کمتر مورد علاقه منزوی می‌کند.

گفتنی است که از آوریل 2023، امیر به تلاش‌های جدی برای تقویت نقش بازیگران محلی ادامه داده است.

فرمان او در ماه مه 2023 به تأسیس شورای حکومتی اشاره می‌کند: به همین منظور، این فرمان شوراهای علما را تأسیس کرد که اکنون تقریباً در تمام ولایت‌های کشور فعال است. به این شورا که مستقیماً توسط امیر نظارت می‌شود، اختیارات فوق‌العاده‌ای برای رسیدگی به موضوع تخلفات طبق قوانین شریعت، که آزادی بیان را به میزان قابل توجهی محدود می‌کند و در عین حال افزایش دستگیری کارمندان یا هواداران دولت پیشین را افزایش می‌دهد، داده شده است.

اقتصاد افغانستان: راکد اما ناپایدار

در بخش دیگری از این تحلیل در مورد وضعیت اقتصادی افغانستان آمده است که اگرچه اقتصاد افغانستان همچنان شوک های شدید ناشی از تحریم های غرب را تجربه می کند، اما فروپاشی اقتصاد افغانستان نزدیک به آن چیزی نیست که بسیاری از محققان پیش بینی می‌کردند.

به گفته یک مقام بانک جهانی، «انتظار می‌رود اقتصاد افغانستان برای سال مالی 2024-2025 بدون رشد باشد» که نشان‌دهنده رکود است تا ثبات.

گفته می‌شود، اقتصاد افغانستان شکننده و کاملاً وابسته به کمک‌های خارجی است، با عدم وجود مشوق‌های بخش خصوصی یا دولتی برای ارائه کمک فوری به حداقل نیمی از جمعیتی که نیاز فوری به حمایت بشردوستانه دارند.

در گفتگو با یک اقتصاددان سابق بانک جهانی، او به رشد افغانستان اشاره کرد که به طور بالقوه به سرمایه انسانی بستگی دارد. با محرومیت دختران از تحصیلات متوسطه و محرومیت نیمی از پسران از مدرسه، وضعیت سرمایه انسانی همچنان وخیم است.

از آنجایی که اکثر معلمان در مکاتب متوسطه از برنامه های درسی ترکی یا قطری پیروی می کنند، اگر آموزش و پرورش خود به موضوع واردات تبدیل شود، افغانستان رشد نخواهد کرد.

اوراسیا می‌افزاید که با کاهش کمک‌های بین المللی که منعکس کننده بی اعتمادی غرب به طالبان است،

به نظر می رسد پکن و مسکو آخرین راه حل برای درخواست کمک‌های بشردوستانه باشند. طالبان عملاً فساد را به ویژه در سطوح ولایتی و محلی مهار کرده و درآمد را افزایش داده است.

برای سال مالی 2023-2024، تجارت منطقه‌ای با پاکستان سودمند بود و منجر به افزایش کارشناسان زغال سنگ و مواد معدنی به همسایه نزدیک (پاکستان) در میان سایر اقتصادهای منطقه شد که صادرات افغانستان به بیش از 1.9 میلیارد دلار را به اوج رساند. به گفته یک اقتصاددان مقیم کابل، به نظر می رسد صادرات در سال مالی 2024-25 کاهش یافته است.

با در نظر گرفتن زمینه ممنوعیت خشخاش توسط طالبان که بسیار تحلیل شده است، کشت (ترکیب شرق، جنوب و بخش‌هایی از شمال افغانستان) بیش از 95 درصد کاهش یافت. اما این امر افغان‌های محلی قابل توجهی را به سمت بیکاری سوق داد.

به گفته یکی از کارشناسان، ممنوعیت خشخاش بیش از ۷۰۰هزار شغل را در سطوح مختلف (از کشت گرفته تا فرآوری و زنجیره تامین) از بین برد که بیش از 1.5 میلیارد دلار ضرر به اقتصاد افغانستان وارد کرد.

با این حال، تصمیم امیر برای افرادی مانند سراج‌الدین حقانی (مجموع خانواده حقانی) ارزش زیادی داشت.

طبق یک برآورد، خانواده حقانی نشانه‌هایی از مبارزه در شناسایی بازارهای باثبات (در خاورمیانه، عمدتاً به دلیل جنگ اسرائیل و حماس) از خود نشان می‌دهد. اگر نبرد ادامه یابد و ذخایر شبکه حقانی به ویژه تحت ممنوعیت فعلی فروخته نشده باقی بماند، ممکن است شکاف احتمالی بین خانواده حقانی و امیر ایجاد شود.

این می‌تواند در را برای جناح‌های طرفدار امیر برای تسلط بر طوایف با نفوذی مانند حقانی باز کند که منجر به شکاف شود.

در صورت تقویت این شکاف می‌تواند قبیله‌های جنوبی را به یک جنگ داخلی بالقوه با جناح‌های طرفدار امیر بکشاند.

متحد منطقه‌ای؟

به دلایل مختلف، به نظر می‌رسد که اقتصادهای منطقه‌ای با طالبان تعامل مؤثری دارند. در مورد خط لوله گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (TAPI) مذاکراتی صورت گرفته است که به نظر بسیاری از کارشناسان راکد به نظر نمی رسد.

به نظر می‌رسد که اقتصادهای منطقه به طور مکرر با طالبان بر سر پروژه ساخت و ساز زیرساخت های انرژی تجدیدپذیر آسیای مرکزی- آسیای جنوبی (CASA-1000) با هدف رساندن بیش از 1300 مگاوات برق مازاد از اقتصادهای آسیای مرکزی به جنوب آسیا با ایجاد زیرساخت های انرژی جدید درگیر هستند.

برای سال مالی ۲۰۲۴_ ۲۰۲۵ نویسندگان تعاملات بین‌المللی متنوعی را بین اقتصادهای منطقه و طالبان پیش‌بینی کرده‌اند، با برخی از مشارکت‌های اقتصادی که تا پایان سال 2024 به ثمر نشسته است.

این تحلیل پیش بینی می‌کند که در اوایل سال 2025، اقتصادهای خاورمیانه مانند امارات متحده عربی و قطر ممکن است در بازارهای افغانستان سرمایه‌گذاری کند.

با این حال، این به پیشرفت فرآیندهای صلح در خاورمیانه بستگی دارد. با توجه به اینکه افغانستان رسماً در پروژه‌های ابتکار یک کمربند و یک جاده چین ذینفع است، روابط تجاری بین دو کشور ممکن است در چند ماه اول سال 2025 افزایش یابد.

با این حال، مانند دولت پیشین، به نظر می‌رسد که رهبری طالبان از کمک پکن به افغانستان ناراضی است.

به نظر می‌رسد پیشرفت در معدن مس عینک (دومین ذخایر بزرگ مس جهان) متوقف شده است. نویسندگان تخمین می‌زنند که اولین استخراج (سطح/لایه فوقانی) حداکثر تا نیمه اول سال 2025 آغاز شود.

با این حال، اگرچه اقتصادهای منطقه و کشورهای قدرتمند ممکن است دولت طالبان را به رسمیت نشناسند، به نظر می رسد تعامل پکن با این گروه افزایش یابد.

در چارچوب واکنش منطقه‌ای در مورد پذیرش رژیم طالبان به‌عنوان یک ذی‌نفع، هیچ یک از اقتصادهای همسایه همچنان موضوع شمولیت در دولت طالبان را مطرح نمی‌کنند. قزاقستان به تعامل با طالبان به‌عنوان یک متحد بی‌طرف ادامه می‌دهد و ازبکستان از ورود همه جنگ‌سالاران ازبکستان (از جمله عبدالرشید دوستم معاون رئیس‌جمهور سابق) به کشور خودداری می‌کند.

در کمال تعجب نویسنده، تهران همچنان از دسترسی بیشتری به امیر آخوندزاده برخوردار است و به گفته یکی از رهبران ارشد طالبان، تا حدی در شورا نفوذ دارد.

با این حال، نفوذ تهران به دلیل مشکل جاری آب با رژیم طالبان، که به نظر می‌رسد هنوز حل نشده است، آزمایش نشده است.

با این وجود، طالبان حتی با مخالفت تهران به ساختن سدها ادامه می‌دهند. با توجه به کشتار شیعیان در افغانستان، اعدام‌ها تا حد زیادی متوقف شده است و دزدی زمین در درجه اول توسط خود رهبران طالبان انجام می شود و چاره ای جز مهاجرت افغان‌های شیعه باقی نمی گذارد.

جناح‌های ترور فعال: بیش از یک خار؟

رشد تصاعدی گروه‌های تروریستی، شبکه‌ها و اردوگاه‌های آموزشی آنها در افغانستان نه تنها باعث نگرانی شدید سهامداران منطقه‌ای شده – بلکه یک نگرانی اصلی – برای دهلی نو است. نویسندگان تخمین می‌زنند که حضور جنگجویان خارجی دو برابر تعداد در سال 2023 افزایش یافته است، با مدارسی که قطر و امارات تمویل می‌کنند، صفوف جنگجویان طالبان را با جوانان رادیکال تقویت می‌کنند.

به نظر می‌رسد، سراج الدین حقانی از زمان تصدی مسئولیت‌های سیاسی، تعامل خود با القاعده را کنار گذاشته است. اگرچه به نظر می رسد که طالبان حملات خود را علیه ISKP افزایش داده‌اند، اما تاکنون هیچ موفقیت قابل توجهی به دست نیامده است.

به گفته یک کارشناس امنیتی مستقر در مسکو، روسیه ناتوانی طالبان در هدف قرار دادن داعش خراسان را که منجر به حمله به تالار شهر کروکوس در ماه مارس 2024 شد، مقصر نمی داند و به گفته یکی از کارشناسان امنیتی مستقر در مسکو، این عملیات در جایی در تاجیکستان طراحی شده است.

رهبران طالبان تمام شبه‌نظامیان اویغور را در صفوف خود به پکن تحویل داده‌اند و رابطه‌ای پایدار با وزارت امنیت دولتی پکن حفظ کرده‌اند. کارشناسان معتقدند که اداره کل اطلاعات، آژانس اطلاعاتی ارشد طالبان، ارتباط دائمی با بسیاری از نهادهای اطلاعاتی غربی داشته است.

اما به نظر می‌رسد که روابط خود را با اربابان سابق خود در اسلام آباد، به ویژه با استخبارات بین سرویس‌ها، سازمان اطلاعات خارجی پاکستان، با صرفاً امتناع از هدایت تحریک طالبان پاکستان به توقف هر یا همه حملات، تغییر داده است. در خلال بحث نویسندگان، یکی از رهبران ارشد طالبان از امیر تحریک طالبان پاکستان به داشتن روابط خانوادگی با خانواده حقانی با بیش از سه عضو این قبیله یاد کرد.

وی همچنین از حضور یک رهبر که توسط خود امیر آخوندزاده در شورا برای نظارت بر اداره تحریک طالبان پاکستان نامزد شده بود، اظهار داشت. کنترل تحریک طالبان پاکستان به صلح پایدار در کشور منجر شده است، در مقایسه با مهار اقدامات آنها، که ممکن است باعث شود اعضای این جناح برای انتقام به ISKP بپیوندند.

باتلاق دهلی نو

برای سال مالی 2024-2025، نویسندگان بر این باورند که دهلی نو باید مشارکت خود در گروه طالبان را به چند رهبر منتخب محدود کند. ایده این است که ضمن تقویت اعتماد در داخل گروه، بحثی پایدار ایجاد شود و بحث بر اساس منافع اصلی ارتقای رشد و شکوفایی منطقه‌ای و امنیت ملی (مانند ضد تروریسم، کمک‌های بشردوستانه و گفتگوی منطقه‌ای ترجیحاً از طریق سازمان همکاری شانگهای) باشد.

نویسندگان توصیه می‌کنند که دهلی نو با گروه عمل‌گرای رهبران طالبان تعامل مستمر داشته باشد و تعامل مستقیم بیشتری را در شورا با هدف محدود کردن نفوذ اسلام‌آباد (در صورت وجود) تقویت کند.

تعامل پایدار در شورا، با گذشت زمان، می‌تواند به دهلی نو در درک طالبان به عنوان یک گروه کمک کند و اعتماد بیشتری را تقویت کند، حتی اگر یک جناح قدرت را با دیگری مبادله کند. این همچنین به معنای تعامل فعال با دیاسپورای افغان در هند، به ویژه دانشجویانی است که در حال حاضر در دانشگاه‌های فعال در سراسر کشور ثبت نام کرده‌اند.

دهلی نو به عنوان یک ذینفع مسئول، باید با اقتصادهای منطقه تعامل داشته باشد و در مورد موضوع نقض حقوق بشر و جداسازی سیستماتیک زنان از آموزش و زندگی عمومی مشورت کند.

هیچ سناریویی نمی‌نواند فروپاشی رژیم طالبان یا قدرت جنگ داخلی را در سال‌های آینده پیش بینی کند. با تقویت حمایت بین المللی از گروه های مقاومت ضد طالبان، نویسندگان پیش بینی می کنند که رژیم طالبان در آینده نزدیک قابل پیش بینی در قدرت باقی بماند

اگرچه حضور دهلی نو در کابل به طور گسترده توسط تقریباً همه رده‌های طالبان قدردانی می‌شود، تعامل پایدار با طالبان از طریق گفت‌وگوی منطقه‌ای می‌تواند حکومت طالبان را در کشور کنترل کند. هر چیزی کمتر، دهلی نو را از تقویت اعتماد در درون گروه محروم می‌کند و در نهایت درها را می‌بندد و راه را برای دوحه، دبی، مسکو، تهران و پکن برای برقراری تعامل بیشتر با این گروه هموار می‌کند.

لینک کوتاه: https://irafnews.com/?p=34725

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *