طالبان در تقلایی فزاینده به دنبال جلب رضایت جامعه جهانی برای همکاری با حکومت خود در مسائل گوناگون است؛ تلاشهایی که در مواردی نتیجه بخش نیز بوده است.
از جمله اینکه این گروه در ماههای نخست چهارمین سال حاکمیت خود توانست نمایندگان سیاسیاش را به برخی کشورها از جمله ازبکستان و امارات متحده عربی بفرستد. حتی گمانه زنی هایی نیز وجود دارد که تعطیلی زنجیره ای سفارتخانههای افغانستان در کشورهای اروپایی نیز ناشی از فشار طالبان بوده است.
اما در حالی که حاکمان جدید افغانستان به دنبال چینش معادلات جهانی برای این کشور به نفع خود در شرایطی هستند که کمترین مانع جدی در برابر نظام خود می بینند، مخالفان سیاسی این گروه نیز در تلاش هایی جسته و گریخته در پی راه هایی برای به چالش کشیدن نظام کنونی افغانستان هستند.
از حملات مسلحانه تا برگزاری نشستهایی برای نشان دادن وضعیت پیچیده افغانستان تحت اداره طالبان مواردی بوده که اپوزیسیون طالبان به آن متوسل شده اند تا جامعه جهانی را متقاعد به حمایت کنند.
این در حالی است که واقعیتهای میدانی نشان میدهد که اقبال کمی برای پیروزی این گروهها در برابر زمامداران جدید کابل وجود دارد. تحولات سه سال گذشته نشان داد که تمایل و انگیزه چندانی در جامعه جهانی برای حمایت از مخالفان طالبان وجود ندارد.
مخالفت در تبعید
با این حال، مخالفان در تبعید طالبان به دنبال راه هایی برای تاثیرگذاری بر تحولات افغانستان و نشان دادن بدیل طالبان هستند؛ به طوری که به تازگی «طرح حکومت در تبعید» از سوی چند چهره سیاسی مطرح شده است.
عبدالرشید دوستم، رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و از چهرههای سیاسی مخالف طالبان، روز گذشته در نشست مجازی «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» از ایجاد «حکومت در تبعید» صحبت کرد و از مخالفان سیاسی طالبان خواست که حکومتی موازی ایجاد کنند.
او گفت فردی که در راس حکومت در تبعید قرار میگیرد باید توانایی مقابله با فرمانهای رهبر طالبان را داشته باشد.
اما این نخستین بار نیست که این طرح از سوی جریانهای مخالف طالبان مطرح شده است.
چندی پیش، احمد مسعود؛ رهبر «جبهه مقاومت ملی افغانستان» نیز از ایجاد حکومت در تبعید سخن زد.
احمد مسعود گفت با ساختن چنین حکومتی فاصله زیادی دارد؛ اما برای آن تلاش میکند.
این طرح از سوی مخالفان سیاسی طالبان در حالی مطرح میشود که به باور تحلیلگران، یک اپوزیسیون یکدست در برابر این گروه در سه سال گذشته شکل نگرفته است.
پیش تر نیز امرالله صالح؛ معاون پیشین رییس جمهور فراری افغانستان یک ماه پس از سقوط کابل در سال 2021 از تشکیل دولت در تبعید خبر داد.
در سپتامبر 2012 سفارت افغانستان در سوییس بیانیهای را منتشر کرد که در آن آمده بود که دولت در تبعید به رهبری امرالله صالح «ایجاد شده است».
در بخشی از این بیانیه ذکر شده بود که این تصمیم پس از مشورت با بزرگان گرفته شده و پس از فرار اشرف غنی و گسست وی از سیاست افغانستان، معاون اول او رهبری کشور را برعهده خواهد داشت.
در ادامه این بیانیه آمده بود که دولت در تبعید، قوای مجریه، قضاییه و مقننه را فعال خواهد کرد. با این حال این بیانیه به جز امرالله صالح هیچ یک از اعضای دولت در تبعید را مشخص نکرده بود.
بنابراین، همانطور که آمد پس از گذشت سه سال، علیرغم تلاش های طالبان برای شناسایی بینالمللی از یک سو و تقلاهای مخالفان در تبعید آنها برای جلب توجه جامعه جهانی در میان کمترین اقبال برای همراهی جهان، طرح حکومت در تبعید بار دیگر زنده شده است؛ طرحی که مخالفان و موافقان خود را دارد.
موافقان این طرح بر این باورند که چشم انداز یک دولت افغانستان در تبعید با توجه به سیاستهای طالبان و به رسمیت شناختن محدود بین المللی میتواند، جایگزین مشروعی برای حکومت کنونی در افغانستان ارائه دهد؛ حکومتی که نمایندگی مردم افغانستان را در سطح بین المللی برعهده داشته باشد.
موافقان این طرح یک مرجع در تبعید را پاسخی به شرایط رو به وخامت در افغانستان میدانند.
اما مخالفان این طرح بر این باورند که در شرایط کنونی عملیاتی شدن این طرح دور از واقعیت است؛ چرا که مخالفان طالبان هنوز نتوانستهاند خود را به عنوان بدیل این گروه نشان دهند و توجه و اعتماد مردم افغانستان را جذب کنند.
همچنین ایده تازهای از سوی این گروهها که برای شهروندان و جهان جذاب باشد برای افغانستان وجود ندارد.
از سوی دیگر در بعد بین المللی، اجماعی در مورد حمایت از این گروهها وجود ندارد. رویکرد متفاوت و بعضا متعارض کشورهای منطقه و جهان در قبال طالبان احتمال ایجاد صفی واحد در برابر طالبان را که به نفع اپوزیسیون باشد، پایین است.
به نظر میرسد که جهان علیرغم بیاعتمادی به طالبان انگیزهای جدی برای حمایت از مخالفان ندارد.
با این حال، پرسش بعدی این است که در صورت تحقق این طرح، چه افرادی قرار است عملیاتی ساختن آن را برعهده بگیرند؟
چه کسی مستحق ایجاد دولت در تبعید است؟
پرسش پرتکرار بعدی در رابطه با این طرح این خواهد بود که در شرایط فعلی افغانستان چه کسی یا چه گروهی مشروعیت ایجاد حکومت در تبعید را دارد؟
بسیاری از چهرههای سیاسی کنونی افغانستان که این جریان مخالف طالبان را رهبری میکنند، از مقامات سیاسی هستند که روند فروپاشی این کشور را تسهیل کرده بودند. به باور بسیاری از شهروندان افغانستان سیاستهای غلط، فساد و ناتوانی در حکومت داری از سوی رهبران سیاسی، مسیر بازگشت طالبان به قدرت را هموار کرد.
این در حالی است که حکومت در تبعید برخلاف یک دولت کوچک که کنترل بخشی از قلمرو خود را حفظ میکند یا یک جنبش تجزیه طلب که به دنبال ایجاد یک کشور مستقل جدید است یک اقتداردر تبعید ادعا می کند که نماینده کل مردم است؛ اما این نماینده که مقبولیت جمعی شهروندان افغانستان را برعهده بگیرد، کیست؟
این درحالی است که در سخنان عبدالرشید دوستم، او بر وجود فردی تاکید میکند که توانایی به چالش کشیدن فرمانهای رهبر طالبان را داشته باشد.
این امر به این معنا است که رهبری و افراد هدایت کننده دولت در تبعید ضمن داشتن مقبولیت مردمی، نفوذ جهانی برجسته و کنشگری تاثیرگذار بر لابیهای بینالمللی را نیز داشته باشد.