جنگ و دههها بیثباتی باعث شد تا کشور افغانستان با وجود داشتن منابع عظیم معدنی خود، تبدیل به یکی از فقیرترین کشورهای جهان و پذیرنده بیشترین کمک جهانی شود، اما در سالهای اخیر و بازیابی قدرت طالبان، توجه بیشتر کشورهای جهان مانند چین، روسیه و ترکیه به این بخش جلب شده و در کانون مذاکرات مقامات در دیدارهای دوجانبه قرار دارد تا با جذب سرمایه گذاری خارجی بتواند اقتصاد این کشور فقیر را سر و سامان دهد. در واقع، این امر اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی افغانستان را برای قدرتهای بزرگ افزایش داده است.
ثروت دست نخورده
به گفته مقامات ارشد دولت آمریکا، این کشور نزدیک به یک تریلیون دلار ذخایر معدنی دست نخورده در افغانستان کشف کرده که بسیار فراتر از ذخایر شناخته شده قبلی است و برای تغییر اساسی اقتصاد افغانستان و شاید خود جنگ افغانستان کافی باشد. البته این رقم تا ۳ تریلیون دلار نیز برآورد میشود و اکنون طالبان با بازگشت به قدرت در افغانستان پس از ۲۰ سال، کنترل این ثروت عظیم از منابع طبیعی را به دست گرفته است.
ذخایر ناشناخته قبلی از جمله رگههای عظیم آهن، مس، کبالت، طلا و فلزات صنعتی حیاتی مانند لیتیوم به قدری بزرگ و شامل مواد معدنی است که برای صنعت مدرن ضروری بوده و در نهایت افغانستان میتواند به یکی از مهمترین مراکز معدنی در جهان تبدیل شود. برای نمونه، یک یادداشت داخلی پنتاگون بیان میکند که افغانستان میتواند به «عربستان سعودی لیتیوم» تبدیل شود که یک ماده خام کلیدی در ساخت باتریهای لپتاپ است.
براساس این گزارش، در ژوئن ۲۰۱۰، زمین شناسان آمریکایی که با تیم پنتاگون کار میکردند، در پی بررسی دریاچههای نمک خشک در غرب افغانستان بودهاند که به باور آنها ذخایر بزرگی از لیتیوم وجود دارد. براساس اعلام مقامات پنتاگون از تجزیه و تحلیل اولیه آنها از مکانی در استان غزنی، پتانسیل ذخایر لیتیوم را به اندازه ذخایر لیتیوم بولیوی به عنوان دارای بزرگترین ذخایر لیتیوم شناخته شده در جهان، نشان میدهد.
همچنین، گزارش سال ۲۰۱۹ وزارت معادن و نفت افغانستان، ذخایر مس این کشور را تقریبا ۳۰ میلیون تن اعلام کرد. نقشه راه معادن افغانستان که توسط این وزارت در همان سال منتشر شد، برآورد میکند که ۲۸.۵ میلیون تن مس دیگر در ذخایر کشف نشده وجود دارد. با افزایش تقاضا برای این فلز، مجموع آن به ۶۰ میلیون تن میرسد که ارزش آن صدها میلیارد دلار به قیمتهای کنونی است. کنسرسیومی متشکل از شرکت متالورژیکال چین (MCC) و مس جیانگشی در سال ۲۰۰۸ یک اجاره ۳۰ ساله برای بزرگترین پروژه مس در کشور، مس عینک، گرفتند. این ثروت بزرگ هنوز در حال توسعه است، اما MCC تخمین میزند که با قیمت فعلی بورس فلزات لندن بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد.
ضرورت توجه ورود ایران
با وجود موقعیت جغرافیایی مناسب و نیز روابط تاریخی و فرهنگی هنوز ایران نتوانسته در بخش معدن افغانستان ورود کند. در حالی که برای برخی از مواد مانند سنگ آهن، احتمالا کشور در آینده با چالش جدی مواجه شود که این امر میتواند تولید فولاد ایران را تحت تاثیر قرار دهد. از همین روی، لازم است که دولت جایگاه مهمی در رایزنیهای اقتصادی برای سرمایه گذاری ایران در این قائل شود تا هم نیاز ایران را تامین کند و هم بتواند موجبات صادرات آن به کشورهای دیگر مانند هند را فراهم کند.
براساس گزارش سال ۲۰۱۹، افغانستان بیش از ۲.۲ میلیارد تن سنگ آهن، مواد خام فولادسازی، دارد که ارزش آن به قیمت فعلی بازار بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار است. بررسی زمین شناسی سنگ معدن به منظور تعیین وجود هماتیت و سایر عناصر آهن در ولایت پنجشیر انجام شده است. تیم بررسی دو منطقه را پیدا کرده است که عبارتند از (۱) معدن آهن نورخانه و (۲) معدن آهن دره تول.
همچنین، معدن سنگ آهن نقره خانه در ولسوالی پریان ولایت پنجشیر با فاصله ۶۵ کیلومتری گلبهار و ۱۸۰ کیلومتری ولایت کابل قرار دارد. بررسی زمین شناسی و نقشه برداری به مساحت ۲۰ کیلومتر مربع در محدوده معدن مشخص شده و همچنین نمونه برداری برای تعیین وجود عناصر دیگر در سنگ آهن در منطقه مذکور انجام شده است.
یا ایران میتواند در معادن تراورتن در ولایت بامیان سرمایه گذاری کند که با توجه به هزاره بودن بیشتر جمعیت و رواج زبان فارسی در آن، از نظر فرهنگی نیز میتواند بستر مناسبی برای سرمایه گذران ایرانی باشد. سنگ تراورتن زرد افغانستان یکی از انواع سنگ تراورتن است که در کشور استخراج میشود. این سنگ به ویژه برای سنگ ساختمانی، میز، سینک، بناهای تاریخی، سنگهای زینتی و سایر پروژه های طراحی مناسب است. در این میان، بامیان، هلمند، غزنی، میدان وردک و پروان از بالاترین کیفیت ذخایر سنگ تراورتن برخوردارند.
در افغانستان، سنگ تراورتن به طور گستردهای به عنوان قطعه تزئینی در ساختمان سازی، به ویژه برای طراحی بیرونی استفاده میشود. بسیاری از مردم تراورتن را ترجیح میدهند، زیرا میتواند ارزش افزوده داشته باشد و بسیار مقرون به صرفهتر از سنگ مرمر است.
پیش بینی میشود که تقاضا برای بازار سنگ تراورتن در آینده را افزایش دهد. پروژههای زیرساختی در اقتصادهای نوظهور فرصت بزرگی را برای بازار سنگ تراورتن ایجاد میکند. برای نمونه در چین و هند، صنعت ساخت و ساز در حال رشد است. از این رو، آسیا و اقیانوسیه به عنوان یک منطقه در حال ظهور برای بازار سنگ تراورتن پیش بینی میشود. به طوریکه پروژه بزرگ و کوچک مصوب شورای عالی سنگ تراورتن آماده مناقصه برای سرمایه گذاران علاقه مند است.
همچنین ایران میتواند در بهره برداری از معادن سیمان افغانستان کمک کند، زیرا بیش از ۹۶ درصد سیمان افغانستان از پاکستان، ایران و تاجیکستان وارد میشود. پاکستان با صادرات بیش از یک میلیون تن سیمان همچنان بزرگترین صادرکننده سیمان به افغانستان است.
تحقیقات انجام شده توسط تقاضای سالانه برای سیمان در افغانستان را حدود ۷ میلیون تن تخمین زده است. با توجه به قیمت بین المللی سیمان، میتوان تخمین زد که صنعت سیمان در افغانستان تقریباً ارزش بالایی دارد. بیشتر ذخایر سیمان افغانستان در قندهار، غور و هرات بوده که به ویژه بخش هرات، بستر مناسبی برای سرمایه گذاری ایرانیهاست.
البته ورود ایرانیها نیز همواره با چالشهایی مواجه بوده که یکی از آنها بحث تحریم و بحث تضمین و انتقال سرمایه است که به نظر از توان و اختیار بخش خصوصی خارج باشد. از همین روی، لازم است دولت با سیاست گذاری مناسب و حمایت از شرکتهای علاقمند بستر حضور ایرانیها را در بخش معدن افغانستان فراهم کند که مزایای راهبردی برای تهران دارد.
ایجاد کریدور صادراتی
بنابر موارد فوق میتوان دریافت که ورود بخش دولتی یا خصوصی ایران در معادن افغانستان میتواند هم نیازهای داخلی دو کشور را تامین کند و هم امکان صادرات این محصولات از سرزمین ایران را فراهم کرد.
باید توجه داشت که افغانستان محصور در خشکی بوده و بنادر ایران و به ویژه چابهار میتواند این نیاز کابل را برطرف کند. اخیرا نیز توافق بلندمدت ایران و هند برای توسعه بندر چابهار امضا شد که بدون تردید یکی از ذینفعان آن افغانستان است.
این کشور میتواند از بندر چابهار برای صادرات محصولات معدنی خود به کشورهای خلیج فارس و جنوب آسیا به ویژه هند استفاده کند. به طوری که پیش از این نیز برخی از فعالان معدنی پیشنهاد ایجاد کریدور صادرت سنگ افغانستان را داده بودند. این کریدور در قدم اول برای سنگهای ساختمانی و در قدم بعدی برای گوهرسنگها ایجاد شود و هدف از این طرح، صادرات این نوع سنگها به دیگر کشورها در صورت نبود امکان فرآوری، از ایران است. کاری که پاکستان در حال حاضر آن را انجام میدهد. اکنون با توجه به روابط تیره افغانستان و پاکستان، بهترین فرصت برای ایران فراهم است تا با اتصال محصولات معدنی افغانستان به بنادر جنوبی خود نقش محوری در این امر داشته باشد.
پیشنهاد می شود: شرکتهای معدنی نیازمند همکاری افغانستان و حمایت مالی ایران هستند