به گزارش ایراف، محمد مهدی جوانمرد قصاب، مشاور اقتصادی نماینده ویژه رییس جمهور در امور افغانستان در گفتگوی اختصاصی با ایراف به مشکلات و چالش‌های موجود در جذب سرمایه‌گذاران خارجی در ایران اشاره کرد و عنوان کرد که قوانین داخلی ایران برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی بسیار دست و پاگیر است. او در این مصاحبه تأکید کرد که علی‌رغم تمایل افغان‌ها به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مشترک، عدم حمایت و برنامه‌ریزی صحیح داخلی، به‌ویژه در بخش‌هایی مانند راه‌آهن و ترانزیت، مانع بهره‌برداری کامل از ظرفیت‌های موجود شده است.

در ادامه کامل این مصاحبه را بخوانید.

-از زمانی که نمایندگی ویژه در امور افغانستان شکل گرفته چه اهداف اقتصادی دنبال شده و چه روندی طی شده و امروز چه برنامه‌ای دارید؟

تجارت ایران و افغانستان یک تجارت خاص است. خارج از سیستم‌های سیاسی و مرزبندی شده است. روابط ما با مردم افغانستان غیر از فرهنگی در خصوص اقتصادی نیز تنیدگی‌های خاصی دارد. برخی از افغان‌ها در کارخانه‌های ایرانی سرمایه‌گذاری کردند و تولیدات خودشان را انجام می‌دهند و در نهایت به افغانستان صادر می‌کنند. ۵۰ الی ۶۰ درصد صادرات ما به افغانستان ناشی از سرمایه‌گذاری خرد و کلان افغان‌ها در تولید است، این به صورت سرمایه‌گذاری مستقیم یا به صورت پرداخت‌های پیشین که انجام می‌دهند، صورت می‌گیرد.

در سال‌های اخیر حتی تحریم‌های آمریکا هم نتوانسته روند تجاری ما با کشور افغانستان را متوقف کند. این نشان از وابستگی اقتصادی دو کشور دارد. از نظر عرف تجاری روابط اقتصادی که بین ایران و افغانستان وجود دارد، هیچ موقع دستخوش روابط ما با سایر کشورها یا تحریم‌ها نشده است. از زمانی که این نمایندگی شکل گرفت، (البته با حضور طالبان این اتفاق افتاد) برای هم‌افزایی دستگاه‌های مختلف در بخش‌های مختلف در خصوص افغانستان است.

یکی از این بخش‌ها در خصوص مسائل اقتصادی بود که در این دفتر با همت آقای کاظمی‌قمی پایه‌‌گذاری شد. ایشان یک توجه خاصی به مسائل اقتصادی داشتند. اعلام کردند که باید به بعد اقتصادی بدون نگاه به ملاحظات سیاسی و خیلی مسائل دیگر اقتصاد پیش برود و توسعه روابط اقتصادی صورت گیرد. حتی ایجاد ثبات در بازار افغانستان و تنیدگی که وجود داشت به شدت بیشتری دنبال شد و این اتفاق رخ داد.

ما در این نمایندگی با هم‌افزایی که بین دستگاه‌های مختلف رقم زدیم بدون اینکه در وظایت آنها دخالت بکنیم، فقط بحث راهبری و تعیین استراتژیمان را در بازار افغانستان مشخص کردیم. با حمایت‌هایی که دستگاه‌های مختلف از ما در بعد اجرایی کردند، ارتباطات بسیار خوبی این روزها شاهد بودیم.

در سفری که ملابرادر، معاون اقتصادی نخست وزیر طالبان در سال گذشته به ایران داشت ۹۷ بند بین دو کشور بعد چندین سال به عنوان تفاهم‌نامه‌های همکاری‌های اقتصادی و سیاسی امضا رسید یک بحث بسیار خوبی بود. می‌توان گفت که امروز افغان‌ها در بعد اقتصادی و استفاده از ظرفیت‌های دو کشور بسیار مصرتر از ما هستند که بخواهند این کار را انجام دهند. به خصوص در مورد استفاده از راه ترانزیتی، چابهار و خط آهن، مصر هستند.

افغان‌های بیشتر مشتاق روابط اقتصادی با ما هستند، متاسفانه در داخل کشور همراهی لازم وجود ندارد. به خصوص در بحث راه آهن ما مشکلات بسیار زیادی داریم که نشان می‌دهد ما هدف‌گذاریمان در بعضی از دستگاه‌ها هنوز نیاز به توجیه دارد. باید برای همه توجیه کنیم که هر کاری چه منافع اقتصادی برای کشور دارد و باید پیگیری شود.

ما در این دفتر در بحث هم‌افزایی فقط صرفاً هم‌افزایی در بخش‌های اقتصادی دولتی نبود؛ ما با ایجاد کنسرسیوم‌های مختلف هم‌افزایی را در بخش خصوصی هم شکل دادیم. در بخش معدن ما به معادن افغانستان که در بخش توسعه ظرفیت‌ها و تولید نیاز داریم، کنسرسیوم معا‌دن را تشکیل دادیم. در این کنسرسیوم شرکت‌های بزرگی مثل ذوب آهن، فولاد مبارکه، فولاد خراسان و شرکت‌های دیگر حضور دارند که شامل حدود ۴۰ میلیون سهامدار و بخش خصوصی است.

در بخش دیگر ما کنسرسیوم ریلی تشکیل دادیم که در این کنسرسیوم با بزرگان بخش ریلی کشور بحث ریلی از خواف به روزنک را فعال و پروژه‌های دیگری را برای رسیدن به چین دنبال کردیم. این موضوع هم برای ما مفید است و هم برای افغان‌ها. در این بخش افغانستانی‌ها بیشتر همراه هستند تا بخش‌های داخلی خودمان.

بعد از خروج آمریکا از افغانستان و کاهش کمک‌های بین المللی به افغانستان خود به خود بازار این کشور دستخوش تغییراتی شد. در بخش کالا ما توانستیم ثباتی ایجاد کنیم و رقم صادراتی خود را با توجه به افتی که داشتیم بالاتر ببریم و همان رقم‌های سابق را تا حدودی بتوانیم در حفظ این بازار داشته باشیم. البته برای افزایش تراز تجاریمان که یعنی افزایش واردات از افغانستان در بخش‌های معادن و صنایع غذایی کار می‌کنیم. همچنین در ایجاد بازارهای جدید برای کشور در بخش فلزات، فراورده‌های نفتی و سایر بخش‌ها کار می‌کنیم.

فراز و فرودهای روابط اقتصادی دو کشور را چگونه تفسیر می‌کنید؟

بررسی روند تجاری و سیاسی ما با کشور افغانستان،  نشان می‌دهد که ما در قبل و بعد طالبان روند خاصی را طی کردیم. با آمدن طالبان فساد تجاری کم شده، ولی روند تجاری تغییری نکرده است. یعنی ما در دوره طالبان روندی که از قبل داشتیم با حذف واسطه‌ها و فسادهای اداری که در گمرکات است، شاهد این هستیم که روند ادامه دارد. ما سفرهای مهمی از سمت مقامات طالبان در بعد اقتصادی داشتیم.

سفر ملابرادر به ایران ۹۹ درصد موضوعاتش اقتصادی بود. کاملاً تفاهم‌نامه‌ای که شکل گرفته اقتصادی است. سفر آقای عزیزی،  وزیر تجارت طالبان، وزیر خارجه طالبان و دیگر مقامات کاملاً اقتصادی بوده است. ما در بهش اقتصادی در توسعه روابط دو کشور مشکلی نداشتیم. به جز مسائل حمل و نقلی که مشکلات مرزی است که ما دنبال حل این مشکل هم هستیم.

اینکه ما مشکلی داریم با افغانستان داریم اینگونه نیست. فعلاً بازار افغانستان به دلیل کاهش خارجی در بعد خدمات فنی و مهندسی کار نمی‌کند. وگرنه ما هیچ اتفاقی را در بعد اقتصادی نمی‌توانیم بیان کنیم که رخ داده است. حتی پیگیری افغان‌ها برای بهبود روند تجاری خیلی بیشتر از مقامات ایرانی است.

-طرح‌هایی که نمایندگی برای تبادل ارز و مراودات مالی دو کشور می‌دهد، چگونه است؟

در زمان طالبان با استفاده از ظرفیت‌ خراب بازار هرات برای بهبود ظرفیت بازار ارز داخلی استفاده کردیم. با کمک بانک مرکزی و هم‌افزایی که اتفاق افتاد از بازار هرات به عنوان تنظیم کننده بازار ارز داخل استفاده کنیم. نتایج بسیار خوبی هم داشت و با بانک مرکزی خوب عمل کردیم.

در مورد آرین بانک باید تعیین و تکلیف صورت گیرد. یعنی در دولت قبلی به غلط بسته شد و متاسفانه تا الان طول کشیده است. پول‌های ایران در این بانک باید پس داده شود. آنها اشاره می‌کنند به بحث تحریم‌ها، ولی باید پول‌های ایران برگردد. با مذاکراتی که صورت گرفته، مقداری از پول‌ها بازگشته است. ولی ما در نقل و انتقال ارزی بین ایران و افغانستان با توجه به نوع رابطمان یعنی حضور میلیونی برخی دوستان افغانستانی که باید پول بفرستند یا ما بخواهیم پولی به افغان‌ها بدهیم؛ این تبادل مالی از طریق صرافی‌ها این عملیات مالی انجام می‌شود. همکاری‌ها در این خصوص مناسب است.

ارزیابی شما در مورد کارشکنی‌های داخلی در خصوص روابط اقتصادی با افغانستان که مطرح کردید، چیست؟

مشکل در عدم شناخت بازار افغانستان و سیاست‌های کلان در مورد این‌ کشور است. یکی از مشکلات امروز ماه در خصوص بخش راه‌آهن است. راه آهن طرف دو سال کذشته باید ده برابر راه آهن افغانستان فعالیت می‌کرد. راه آهن به هیچ عنوان عقیده و حمایتی برای توسعه راه به افغانستان نداشت.

اگر به دنبال راه انداختن بودند یک دفتر در افغانستان راه می‌انداختند و این خطی که از نظر استراتژیک برای ما و افغان‌ها اعتبار خاصی داشت را راه نمی‌انداختند. باری که قرار بود از افغانستان به ترکیه رود و برای ما این کریدور از اهمیت خاصی برخوردار بود، عملاً در این مدت جز کارشکنی امری رخ نداد. اگر راه آهن به دنبال اجرای این پروژه‌ها بود در کنسرسیوم شرکت می‌کرد. بارها نامه زده شد و در دفعات اول معاونین راه آهن شرکت کردند، ولی بعد روند تغییر کرد. اما وزارت صنایع همراهی کرد و به عنوان رییس کنسرسیوم معدن نقش ایفا کرد.

راه آهن هم میتوانست به عنوان رییس کنسرسیوم نقش ایفا کند و از بهش خصوصی حمایت کنند. چون این نظر نظام و رهبری است که از بخش خصوصی حمایت شود. در سایر دستگاه‌هایی که همراهی نمی‌کنند همین دیدگاه حاکم است. بخشی‌نگری و جزیره‌ای فکر کردن دستگاه‌ها مشکل اصلی است. به همین دلیل برای ایجاد آن هم‌افزایی دچار مشکل می‌شویم. ما تلاش کردیم که تا جایی که ممکن است هم‌افزایی شکل بگیرد؛ بدون اینکه بخواهیم وظیفه ذاتی آنها را ازشان بگیریم. ما فقط به عنوان نماینده رییس جمهور فقید براساس حکمرانی و نظارت دولت این کار را انجام دادیم. این روند را هم ادامه خواهیم داد.

در نهایت این هم افزایی باید منجر به این شود که ما روابطمان با افغانستان گسترش پبدا کند. استراتژی‌های مدون‌تری شکل بگیرد. ما بدانیم در بعدهای اقتصادی چه کارهایی در افغانستان می‌توان انجام داد، یا استفاده از ظرفیت های افغانستان به عنوان یک اقتصاد مکمل برای جمهوری اسلامی استفاده کنیم.

اقتصاد افغانستان چه میزان تهدید و یا فرصت است؟

بخش اقتصاد مهاجرین هم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در بخش اقتصادی، افغانستان یک فرصت بزرگ برای ما است. هر آنچه در افغانستان وجود دارد فرصت است. تهدید این است که ما از این شرایط استفاده نکنیم. اگر بتوانیم برنامه‌ریزی کاملی شکل بدهند ما می‌توانیم در بازار افغانستان حضور پررنگ‌تری داشته باشیم.

بعضا براساس قوانین محلی است، ولی با طرف افغان به جایی رسیدیم که طبق توافقی که با آقای ملابرادر داشتیم گمرک‌ها ۲۴ ساعته شود. مشکل اصلی ما با افغانستان در بخش گمرک به زیرساخت‌ها باز می‌گردد. یعنی عدم وجود زیرساخت در دو طرف مرز باعث می‌شود روند مبارزه با قاچاق کالا سخت‌تر شود. بعد این بر بحث نظارت بر عبور و مرور و قاچاق سوخت تاثیر می‌گذارد. ما اگر زیرساخت‌های گمرکی را حل کنیم، بقیه مسائل حل خواهند شد.

در بحث ترانزیتی ما مشکل خاصی نداریم. کامیون‌هایی که می‌روند سمت افغانستان در نوبت قرار می‌گیرند، ما این را بارها به افغانستانی‌ها گفتیم. امیدواریم دیگر شاهد این جریان نباشیم، چون ساکن شدن این کامیون‌ها یعنی از دست دادن فرست‌ها. در این مدت در بحث کاهش هزینه‌های ترانزیتی به مراتب کار کردیم، تقریبا از ۲۴۰ دلار فعلاً ۷۰ دلار کم شده است. ما بارها درخواست کردیم که جلسه‌ای در مشهد برگزار بشود تا مابقی این رقم که کسر شود. همچنین وزارت راه ما به وزارتخارجه طالبان که هر دو روی پاسپورت ۹۰ دلار می‌گیرند، پیشنهاد داده که این رقم گرفته نشود. البته هنوز طرف افغانستانی تایید نکرده است. مشکل جدی نداریم.

پیشنهاد شده چند کامیون ایرانی بتوانند به صورت ترانزیت از میلک وارد بشوند و تا آسیای میانه بار ترانزیتی ببرند و دو کشور بتوانند این روند را رصد کنند تا هر جایی مشکل ایجاد شد، وارد شویم و حل کنیم. در این صورت خط سیر برای کامیون‌های ایرانی و افغانستانی از مسیر افغانستان طراحی، آماده‌سازی و قابل بهره برداری بشود که کمک شایانی به افغانستان می‌کند. بارها به افغان‌ها اشاره کردم که بیایید از ظرفیت‌های دو کشور که بیشتر به نفع خود شما است، استفاده کنید که یکی از این ظرفیت‌ها بحث ترانزیت است.

روابط اقتصادی با افغانستان چه منافعی برای ایران می‌تواند داشته باشد؟

الان دو کشور با همدیگر حتی در سطح بین‌الملل کار می‌کنیم. پروژه‌هایی که در افغانستان می‌تواند راه بیافتد و ما حضور داشته باشیم، بسیار خدمات مهندسی زیادی دارد. در زمینه معادن بسیار قوی هستند. در بخش ترانزیت همانطور که گفتم خیلی خوب هستند. در بخش کشاورزی و دامپروری و حتی ایجاد مراکز تولید شیلات و چیزهای دیگر بسیار غنی هستند. افغانستان با آب بسیار زیادی که دارد می‌توان در این خصوص فکر کرد. چرا ما بخواهیم مایحتاج خودمان را از کشورهای دیگر بگیریم در کشور برادر خودمان کمک می‌کنیم که تولید شود و باهم استفاده کنیم. مسائل بسیاری وجود دارد که ما بتوانیم یک تبادلات مالی و تجاری خاص برقرار کنیم، یعنی یکسری محصول آنها برای ما و بالعکس تولید کنیم که این در بلند مدت با توجه به جغرافیای منطقه برای هر دو کشور به خصوص افغانستان دارای اهمیت است و ما را از وابستگی به دول غربی و سایر کشورها که می‌خواهند ما را به سلطه خود در بیاورند، خارج می‌کند. پس افغانستان یک اقتصاد مکمل برای ما است.

نمایندگی به بخش خصوصی چه کمک‌هایی کرده که بخش خصوصی بتواند، در افغانستان حضور پررنگ پیدا کند؟

اینکه ما بخواهیم در سرمایه‌گذاری کمک کنیم باید به واقعیت بازار توجه کنیم. ما از سرمایه‌گذاری‌هایی حمایت می‌کنیم که واقعا درک کنیم اینها در امنیت کامل هستند و سوددهی دارند و ما می‌توانیم برای آنها کاری کنیم. به هر حال سرمایه افراد است و سرمایه افراد خارج از سرمایه دولت است که بتوان در موردش اطمینان خاطر داشت؛ آنها خودشان باید تصمیم بگیرند. با ایجاد کنسرسیوم‌ها عملاً ما سرمایه بزرگی را وارد افغانستان کردیم و می‌خواستیم بکنیم. به جز کنسرسیوم معدن و ریلی به دنبال ایجاد کنسرسیوم گردشگری سلامت و سایر موارد هستیم. ولی بخش خصوصی آخر باید خودش نظر بدهد و تامین امنیت خودش در بخش افغانستان باشد.

ما کارهای کلان مثل ریل و معدن را می‌توانیم با دولت افغانستان به نتایجی برسیم؛ ولی تجارت‌های خرد به افراد برمی‌گردد و این تجار هستند که با هم باید کار کنند و بین ما و افغان‌ها این رابطه وجود دارد. خیلی از اشترکاتی که وجود دارد چه در ایران دوستان افغانستانی آمدند و سرمایه‌گذاری کردند و چه در افغانستان دوستان ایرانی ما سرمایه‌گذاری کردند. این روند در حال رخ دادن است، بعضاً پروژه‌های فنی و مهندسی خوبی ما در زمینه برق، سدسازی و جاده سازی و… در کشور افغانستان انجام دادیم. حالا مرحله گذار است و سرایط به حالت قبل برگردد به روند قبلی کارها ادامه می‌یابد. ما با شراکت با تجار افغانستان حضور پررنگی در این کشور خواهیم داشت.

لینک کوتاه: https://irafnews.com/?p=35198

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *